جشنواره ملی فرهنگ و هنر اقوام ایرانی ویژه دانشجویان 26 آبان 97
معرفی استان گلستان
تدوین: ایمان محمدزاده
دانشجوی رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف
تابستان 1397
موقعیت جغرافیایی:
موقعيت و وسعت :
استان گلستان در قسمت شمالي كشور، بين عرض جغرافيايي 36 درجه و30 دقيقه تا 38 درجه و8 دقيقه شمالي و طول جغرافيايي 53 درجه و 57 دقيقه تا 56 درجه و 22 دقيقه شرقي از نصف النهار گرينويچ واقع شده است . اين استان از شمال به جمهوري تركمنستان، از غرب به استان مازندران و درياي خزر، از جنوب به استان سمنان و از شرق به استان خراسان شمالي محدود مي شود .
مساحت استان 22022 كيلومتر مربع بوده و حدود 33/1 درصد از كل مساحت كشور را به خود اختصاص داده است. از اين محدوده 1126000 هكتار را مرتع و 430000 هكتار را جنگل و در مجموع حدود 70 درصد از سطح استان را منابع طبيعي تشكيل ميدهند .
اين استان بدليل برخورداري از شرايط ويژه و متنوع آب و هوايي همچون آب و هواي معتدل كوهستاني، بياباني و نيمه بياباني قدمت تاريخي هفت هزار ساله و وجود بيش از هزار اثر تاريخي و فرهنگي ارزشمند اعم از ابنيه تاريخي، اماكن مذهبي، تپه ها و محوطه هاي باستاني و تاريخي، آرامگاه ها، برج ها، پل هاي تاريخي، مساجد و امامزاده ها و بافت هاي قديم شهري، كاروانسراها، قلعه ها، غارها و مدارس علوم ديني، دارا بودن مناظر بديع و چشم اندازهاي طبيعي نظير كوه، جنگل، جلگه، دشت، صحرا، درياچه، خليج، جزيره، آبشار، تالاب، دهكدة ييلاقي، جايگاه ويژه اي در عرصة ميراث فرهنگي و وضعيت گردشگري كشور ايجاد نموده است.
مسافت اين استان تا تهران حدود 380 كيلومتر و تا مشهد 550 كيلومتر است .
موقعیت طبیعی:
ناهمواريها:
تقريبا در سراسر استان شيب زمين از ارتفاعات به سوي جلگه و درياي خزر كاهش مي يابد. ناهمواريهاي استان را مي توان به سه ناحيه ي كوهستاني، كوهپايه اي و جلگه اي تقسيم كرد.
آب و هوا:
استان گلستان به لحاظ دارا بودن تنوع آب وهوا يكي از حاصلخيز ترين و با استعداد ترين مناطق كشور از حيث منابع طبيعي مي باشد. آب و هواي استان تحت تأثير عرض جغرافيايي، ارتفاعات، امتداد رشته كوههاي البرز، نزديكي به دريا و بيابان تركمنستان، توده هاي هوايي و پوشش جنگلي از تنوع زيادي برخوردار است.
رودها:
رودهاي جاري استان كه تعداد آن بالغ بر 40 رود است و عموما“ ار جنوب به شمال و از شرق به غرب جريان دارند از شريانهاي اصلي و ارزشمند حيات اقتصادي بويژه در عرصة كشت انواع محصولات كشاورزي استان به شمار مي آيند. در اين ميان سه رود مهم اترك، گرگان و قره سو كه از جمله رودهاي دائمي استان مي باشند. همواره بخش هاي مختلف اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي استان را تحت شعاع خود قرار داده اند.
پوشش گياهي :
با توجه به موقعيت جغرافيايي، شرايط آب و هوايي و جنس خاك، استان گلستان از پوشش گياهي متنوعي از قبيل جنگل انبوه، چمنزا ر و استپ بر خوردار است. مجاورت درياي خزر و رشته كوه هاي البرز سبب شده است كه به تبعيت از آب وهوا در دامنة شمالي البرز از خط ساحلي درياي خزر تا قلل مرتفع بر حسب افزايش ارتفاع، پوشش گياهي متنوعي به صورت نوارهاي مشخصي بوجود آيد.
پوشش جانوري :
تعدد و تنوع فراوان جوامع و گونه هاي گياهي در استان گلستان موجب ايجاد زيستگاههاي مناسب براي زندگي انواع پستانداران شده است . در مناطق جنگلي ، گونه هايي مانند مرال (گاوكوهي ) وشوكا، در نواحي استپي قوچ و ميش، در زيستگاههاي صخره اي كل و بز و در نواحي دشتي آهو زندگي مي كنند.
شهرستان ها:
شهرستان گرگان:
اين شهرستان به عنوان مركز استان گلستان با مساحتي معادل 1615 كيلومتر مربع و جمعيتي بالغ بر 358877 از شمال به شهرستان آق قلا، از جنوب به استان سمنان، از شرق به شهرستان علي آباد كتول واز غرب به شهرستان كردكوي محدود است.
شهرستان گنبد كاووس :
شهرستان گنبد كاووس با جمعيتي بالغ بر 275649 ووسعت 8/6856 كيلو متر مربع در طول شرقي 10 دقيقه و 55 درجه و 15 دقيقه و38 درجه عرض شمالي واقع است و اراضي آن از سطح دريا 150 متر ارتفاع دارد.
شهرستان كلاله:
اين شهرستان در منتهي اليه شرقي استان گلستان واقع شده است با مساحتي معادل 4962 كيلومتر مربع و جمعيتي بيش از 143938 نفر از جنوب به شهرستان مينودشت ( و شهرگاليكش )، از شرق به استان خراسان شمالي و از غرب به شهرستان گنبد كاووس محدود است.
شهرستان مينودشت :
اين شهرستان با جمعيتي بالغ بر 145201 نفر و مساحت 1576 كيلومتر مربع در فاصله 116 كيلومتري شرق مركز استان واقع مي باشد. شهرستان مينودشت از شمال به شهرستان كلاله،از جنوب به استان سمنان، از شرق به استان خراسان شمالي واز غرب به شهرستان گنبد كاووس محدود است.
شهرستان راميان :
اين شهرستان با وسعت 73/780 كيلومتر مربع و جمعيت 83209 نفردر 76 كيلومتري ضلع شرقي شهرستان گرگان ودر شش كيلومتري جنوب جاده گرگان – گنبد كاووس واقع مي باشد. از شمال به شهرستان گنبد كاووس، از شرق به شهرستان آزادشهر، از جنوب به استان سمنان و از غرب به شهرستان علي آباد منتهي مي گردد.
شهرستان آزاد شهر :
اين شهرستان با وسعتي معادل 872 كيلومتر مربع، جمعيتي بالغ بر 99088 نفر دارد و از شمال به شهرستان گنبد كاووس، از جنوب به شهرستان راميان و استان سمنان و از شرق به شهرستان مينودشت و از غرب به شهر دلند محدود مي شود. شهرستان آزادشهر شامل دو بخش مركزي و چشمه ساران، چهاردهستان ( نظام آباد، چشمه ساران، خرما رود شمالي و جنوبي ) و 58 روستا مي باشد.
شهرستان علي آباد كتول :
اين شهرستان در حدود 40 كيلومتري شرق شهرستان گرگان واقع شده و با وسعتي در حدود 1160 كيلومتر مربع و جمعيتي بالغ بر 139129 نفر، از شمال به شهرستان هاي آق قلا و گنبد كاووس، از جنوب به استان سمنان و رشته كوههاي البرز، از شرق به شهرستان راميان و خان ببين واز غرب به شهرستان گرگان محدود است.
شهرستان آق قلا :
اين شهرستان در 15 كيلومتري شمال مركز استان واقع شده و با وسعتي در حدود 1763 كيلو متر مربع و جمعيتي بالغ بر 106118 نفراز سوي شمال به جمهوري تركمنستان، از جنوب به شهرستان گرگان، از شرق به شهرستان علي آبادكتول و گنبد كاووس و از غرب به كمش تپه ( گمشيان ) و شهرستان بندر تركمن محدود است.
شهرستان بندر تركمن :
اين شهرستان در حدود 38 كيلومتري شمال غربي شهرستان گرگان واقع شده و داراي 121933 نفر جمعيت و مساحتي معادل 1576 كيلومتر مربع است . از شمال به جمهوري تركمنستان، از جنوب به شهرستان هاي كردكوي و بندرگز، از شرق به شهرستان هاي گرگان و آق قلا واز غرب به درياي خزر منتهي مي گردد. خط ساحلي اين شهرستان با درياي خزر 55 كيلومتر مي با شد.
شهرستان بندر گز :
اين شهرستان در 43 كيلومتري شهرستان گرگان واقع شده با جمعيتي حدود 48504 نفر و مساحتي معادل 239 كيلومتر مربع از شمال به درياي خزر و ميانكاله، از جنوب به روستاي گز غربي، از شرق به شهرستان كردكوي و از غرب به شهرستان بهشهر محدود است.
شهرستان كردكوي :
اين شهرستان داراي جمعيتي بالغ بر 70203 نفر و مساحتي معادل 818 كيلومتر مربع مي با شد. شهرستان كردكوي كه در حدود 25 كيلو متري غرب گرگان واقع شده است و از شمال به شهرستان تركمن، از جنوب به رشته كوههاي البرز شرقي و استان سمنان، از شرق به شهرستان گرگان واز غرب به شهرستان بندر گز محدوداست.
آداب و رسوم:
جشن ها:
نوروز خواني :
از اوايل اسفند ماه هر سال در اكثريت شهرهاي استان ، نوروزخوانان محلي با چوب دستي و كوله پشتي كه بر پشت خود مي گذاشتند با خواندن اشعار بر وصف نوروز، بهار را نويد مي دادند و به در خانه هاي مردم مي رفتند و مردم هم به فراخور توانايي مالي خود، انعامي به نوروزخوانان مي دادند. اين هداياعمدتا“ برنج، قند،حتي لباس، روسري و سكه پول بود تمامي افراد محل بر گرد نوروزخوانان مي آمدند و ورودشان را به فال نيك مي گرفتند . در واقع « نو بهار » قبل از عيد، فراررسيدن عيد و بهار را نويد مي داد. آنها غالبا“ دو نفر بودند كه در كوچه و خيابان به راه مي افتادند و جلوي هر خانه اي اشعار مي خواندند : « صد سلام، صد عليك، صاحبخانه، سلام عليك، آمده تنه خدم، با عزت و حرمت، فردا روز قيامت، خدا بده رحمت و . . . »
چهارشنبه سوري :
آخرين چهارشنبه ماه سال است كه مردم از كوچك تا بزرگ بر روي كوه وپاي آتش اشعار «زردي من از تو، سرخي تو از من »را مي خوانند و در اكثريت روستاهاي اين منطقه در همين هنگام شب كوزه هاي آب نمك را مي شكنند. زيرا معتقد بودند با خريد كوزه نو بركت خانه در سال نو بيشتر مي شود . در اين شب برخي از دختران به همراه آينه اي به كوچه مي رفتند و سخن اولين فردي را كه از كنار او عبور مي كرد به عنوان نتيجه اعمال و آرزوهاي خود تعبير مي كنند. قاشق زني در همين شب انجام مي گيرد. پسرها چادر به سر كرده، در دستي قاشق ودر ذستي ديگر ظرفي فلزي همچون كاسه مي گرفتند و جلو در خانه ها مي رفتند سپس قاشق را برظرف مي كوبند و خوردني طلب مي نمايند صاحبخانه در اين هنگام به جهت پيروي از سنن غالبا“ شكلات، شيريني يا قند را به آنها مي دهد .
مراسم آق آش :
جشن 63 سالگي كه در ميان تركمن ها به ‹‹ آق آش›› (Ag-Ash ـ غذاي سفيد ) معروف است. از گذشته نسبتا دور در ميان آنها متداول بوده است در واقع هر يك از مردان تركمن كه به سن 63 سالگي مي رسيد به سبب رسيدن به سن پيامبر با دعوت از نزديكان، آشنايان و دوستان جشني را با پخت غذاي محلي ‹‹ چگدرمه ›› ( برنج با گوشت ) بر پا مي كنند .
موسيقي :
موسيقي سنتي كتولي و تركمن از عمده ترين و شاخص ترين موسيقي هاي سنتي استان گلستان به شمار مي آيد همچنين در اين استان موسيقي سنتي مازندراني ، سيستاني نيز مرسوم و متداول مي باشد. موسيقي سنتي تركمن: نوازندگان تركمن را ‹‹ سازنده ›› ( يعني آن كه ساز مي زند ) و خوانندگان را باخشي (baxshi) مي نامند. از آلات موسيقي تركمن مي توان به دو تار ( تامدرا )، كمانچه ( قجق ـ qejq ) ، قاووز ( QAVOOZ )، تويتك( toitek ) ( ني )، ويدي بوغين ( yedi boqin ـ ني هفت بند ) اشاره كرد اما مهمترين آنان دو تار و كمانچه محسوب مي شوند. موسيقي در تركمن صحرا از دير باز به عنوان يك ركن معنوي در زندگي مردم منطقه حضور داشته و عمدتا بوسيله باخشي ها كه سند زنده تاريخ اين خطه هستند حفظ و اشاعه يافته است.
پوشاک:
پوشاك سنتي تركمن ها :
يكي از عناصر مهم فرهنگ مادي تركمن ها كه پويايي، اصالت و ارزش ذاتي و زيبايي ظاهري خود را در تمامي شرايط زماني و مكاني حفظ و زنده نگه داشته است، پوشاك مي باشد.اين پوشاك با زيور آلات سنتي مربوطه كه از رنگ هاي ويژه وزيبايي برخوردار است داراي تنوع و تعدد مطلوبي مي باشد كه نگاه هر بيننده اي را به خود جلب مي نمايد. پوشش آن بر حسب مقتضيات جغرافيايي، شرايط اجتماعي، اقشار اجتماعي، سن افراد و وضعيت تاهل متفاوت است.
چاشو روسري ابريشمي نسبتا ضخيم زنان تركمن بوده است وبه رنگهاي قرمز و سبز با طرح هاي مربع شكل و خطوط افقي و عمودي در رنگ هاي متنوع است. اين سرپوش امروزه فقط در مراسم عروسي استفاده وبا آن سر و روي عروس را مي پوشانند.
تلپك كلاهي معمولي كه از پوست بره سياه به نام قره گل تهيه مي شود و كم پشم و مجعد مي باشد اين نوع كلاه داراي شكل نيم دايره است و عمدتا جوانان از آن استفاده مي كردند. نوع ديگر آن از پوست گوسفند تهيه مي شودو معمولا مردان مسن و به اصطلاح ((ياشولي ها)) از آن استفاده مي كردند.و به نام هاي پخور تلپك و سلكمه تلپک نيز مي گويند.
لباس محلی زنان رامیان
زنان این منطقه از زمان های بسیار دور لباس های ابریشمی خوشرنگ و دستباف مزین به نوار می پوشیدند، نوارهای دستباف در قسمت مچ و پایین پیراهن، لباس آنان را که بر دامن های پرچین بلند می افتاد زینت می داد، اما تزئین لباس ها تنها با نوارها نبود، ردیفی از سکه های قدیمی نیز که از یقه شروع می شود و تا پایین پیراهن ادامه می یابد از تزئینات لباس محلی رامیان است که به آن " پیش جامه " یا به زبان رامیانی " یخالق" می گویند.
زنان رامیان با این لباس گردنبندی می آویزند که برای تزئین پیش جامه است، گردنبندی با سکه قدیمی که با نخ های دولای به هم بافته، آویخته می شود.
چادر شب پارچه ای با طرح چهارخانه به رنگ های متنوع با عرض سانتیمتر که به شکل گوش روی پیراهن بسته می شود، در لباس محلی رامیان و روستاهای اطراف کاربرد دارد.
روسری زنان رامیان نیز که " نومال" نام دارد، پارچه های دستباف با رنگهای آبی، بنفش یا مشکی و قرمز است و قبه یا کلاهی که برای تزئین بر سری می نهند با منجوق و دانه های تسبیح تزئین می شود.
لباس سنتی زنان قزاق
زنان قزاق از قدیم الایام از لباس سنتی خود با زیورآلات خاص استفاده می کردند، آنها جلیقه ای بلند از جنس جیر روی پیراهن بلند که بیشتراز پارچه های کتان سفید است می پوشند، لباس های آنان نیز با نخ های رنگین ابریشمی و اغلب با رنگ قرمز شرابی سوزن دوزی می شود.
علاوه براین زنان و دختران قزاق گاه کلاهی خاص به جای روسری بر سر می گذارند، این کلاه از جنس پارچه های نخی آهاردار و دارای تزئینات گلدوزی شده با رنگ های قرمز، نارنجی، آبی و سبز است و به صورت گوش روی سر بسته می شود، قسمت جلوی کلاه را روی پیشانی می بندند و آن را از پشت سر گره می زنند.
چکمه چرمی یا «تیک» نیز از اجزای لباس زنان قزاق بوده که در قدیم نقره کاری می شده است. جلیقه روی لباس نیز از جنس پارچه جیر است و آسترنخی دارد و از یراق های طلایی، آئینه و مروارید برای تزئین آن استفاده می شود.
لباس محلی زنان روستای زیارت
لباس زنان زیارت در گذشته دور عبارت بود از پیراهن، دامن، نیم تنه، انواع کت، جلیقه، شلوار، روسری و کفش. زنان در گذشته از این نوع لباس با فرم و تزئینات متنوع در جشن ها استفاده می کردند، اما امروزه آنها بیشتر لباس های ساده می پوشند و به همین سبب به گفته مسئولان صنایع دستی گلستان لباس محلی زیارت از جمله صنایع دستی در حال منسوخ شدن است.
لباس محلی زیارت در واقع ویژه مردمان این روستا است و در دیگر مناطق استان گلستان دیده نمی شود، پیراهن آنها بلند و از پارچه های طرح دار با یقه های چندسانتی ایستاده و آستین بلند با چاک طرف است که دور تا دور با نوار تزئین می شود، دامن از جنس کرباس سفید رنگ با نام شلیته که زیر آن شلوار مشکی به تن می کنند و روی پیراهن نیز جلیقه کوتاه می پوشند و با کمربند مثلث شکل به فرم روسری کمر را می بندند.
کت زنان که «چک وند» نامیده می شود از جنس ابریشم قرمز رنگ، دستباف با طرحی ساده و دارای چاک تا ناحیه آرنج است، روسری زنان زیارت هم چند نوع است که به روی هم بسته می شود، ابتدا روسری دستباف به رنگ مشکی که از قسمت پیشانی به پشت گردن گره می خورد و سپس روسری قرمز را روی آن می بندند که به آن پیشانی بند می گویند و روسری دیگری را هم در بالای سر گره می زنند.
پوشاک محلی مردان زیارت
لباس مردان پیراهنی از جنس کرباس به رنگ آبی و دکمه دار بود و با توف یا نوار تزئین می شد، برای آنها با پارچه های پشمی دستباف خودرنگ جلیقه، کت، شلوار و پالتو دوخته می شد. کفش مردان زیارت در گذشته چاروق بود.
شال یا آنگونه که محلی ها می گویند عمامه نیز پارچه ای سفید رنگ، پنبه ای و دارای نقش بود که به صورت عمامه استفاده می شد، علاوه بر آن مردان کلاه پشمی به رنگ شتری با لبه های برگردان بر سرمی گذاشتند که هنوز هم این کلاه ها را می توان در بازارها یافت.
لباس محلی زنان علی آباد کتول
زنان این منطقه از دیر باز لباس های مزین به نوارهای دستباف، سکه و یراق می پوشند، لباس محلی آنان پیراهن، دامن پرچین، کلاه، روسری و پیش جامه است، خانم ها در گذشته از این نوع لباس ها بطور کامل در جشن ها استفاده می کردند و در زندگی روزمره تنها پیراهن، دامن و روسری می پوشیدند.
تزئینات روی لباس برای طبقه اشراف نوارهای دستباف بیشتر بود و عامه مردم ازنوار های کمتری استفاده می کردند، پیراهن بلند با آستین هایی که تزئیناتی بر لبه آن دوخته می شود روی دامن از پارچه شال پشمی گلدار، لباس علی آبادی ها را تشکیل می دهد، آنها کلاهی که زیر ساخت آن مقوای ضخیم است و از پارچه مخمل و قرمزرنگ استفاده می شود با تزئینات یراق زیر روسری برسرمی گذارند.
روی لباس پیش جامه ای پر از سکه های قدیمی از پارچه مخمل با عرض چند سانتیمتر و طول حدود یک متر دوخته می شود، پیش جامه دارای یقه است و مانند گردنبند به گردن آویخته می شود.
پوشاک سنتی بلوچ سیستانی:
پوشش بلوچ و سیستانی مردان بلوچ نیز همچون مردان سیستانی، لباس ساده و بلند به همراه دستاری که عموماً سفید است بر تن دارند گفتنی است نوع بستن دستار در مناطق مختلف بلوچستان تفاوتهایی دارد. آنچه بیش از همه جلب توجه میکند تغییراتی است که به لحاظ گذشت زمان و همجواری با کشور پاکستان و افغانستان در دوخت و برش لباسها ایجاد شده است. در روزگاری نه چندان دورمردان و زنان از پاپوش سواس که از الیاف نخل وحشی به نام داز ساخته میشد استفاده میکردند. پوشاک زنان و دختران از زیبایی ویژه ای برخوردار است در دوخت و تزیین لباسهای زنانه از هنر منحصر به فرد سوزن دوزی و پریوار دوزی بلوچ استفاده میشود که هنر سوزن دوزی روی پیش سینه، سر آستین، جیب بلند در جلو و همچنین حاشیه شلوار در پایین خود نمایی میکند. دستار زنان بلوچ، روسری مستطیل شکلی است که توسط هنر بلوچی و پریوال دوزی تزیین میشود. باید گفت آنچه زیبایی پوشاک زنان بلوچ را کامل میکند زیور آلاتی از طلا و جواهر است که ساخت ان نیز یکی از هنرهای سنتی و اصیل منطقه است. زنان سیستانی علاوه بر لباس سنتی و روزانة خود، نوعی لباس نیز جهت اعیاد و جشنها تدارک میبینند که در نوع خود هنرمندانه و زیباست. از مشخصات لباس روزمره زن سیستانی، نوعی سوزندوزی است که در حاشیة یقه و سرآستین لباس به کار میرود و در محل به آن “سیاه دوزی” گویند.این لباس از پیراهن و شلوار گشاد تشکیل میشود. بلندی پیراهن تا پایین زانو و دور کمر آن چیندار است. دستاری مستطیل شکلی نیز بر سر میبندند. پوشاک جشنها و مراسم شاد که امروزه کمتر از آن استفاده میشود- متشکل از شلواری پرچین، پیراهنی تا بالای زانو با دو چاک از دو طرف است.
خوراک:
مهمترين شيريني هاي محلي ايام عيد نوروز در نزد مردم گرگان :
سرغلبيلي، حلوا ماج، كلومبو، قطاب، پادزاري، نون زنجفيلي و رشته به رشته .
كئي پلا kai pela :
برنج، كدو زرد شيرين، روغن، نمك، فلفل و زردچوبه
اسفناج ته چين :
اسفناج، گوشت گوسفند يا مرغ، رب انار، روغن، پياز، نمك ، فلفل، زردچوبه
مرجي پلا :
برنج، گوشت چرخ كرده، عدس، رب گوجه، آب نارنج، نمك، فلفل، زردچوبه
گزنه آش :
حبو بات ( نخود، لوبيا، عدس )، برنج، برگ گياه گزنه، سير داغ، ترشي آب انار، با قلا خشك، و سپس نمك و فلفل به آن اضافه مي كنند.
آش آبغوره :
برنج، لپه، سبزي گشنيز و برگ اسفناج يا برگ چغندر ريز شده، پياز داغ، سير داغ، نعناع داغ، و سپس به آن نمك، فلفل و زردچوبه به آن اضافه مي كنند .
قرتو :
در منطقه مينودشت قرلباش ها اين غذا ها را بصورت آبگوشت تهيه كرده و كشك به آن اضافه مي نمايند.
شيلان :
اين غذا نيز توسط قزلباش ها تهيه مي شود و مخصوص روز عاشورا است . تركيبات آن عبارت است از گندم، گوشت، برنج و زردچوبه
ال زو ته چين :
متداول ترين خوراك محلي مردم حوزه شهرستان علي آباد است كه ماده اصلي آن را نوعي گياهي وحشي كه در گويش محلي به آن ‹‹ ال زو ›› ( el zoo ) مي گويند، درست مي شود.
سير ته چين :
برگ سير را همراه با روغن تفت مي دهند سپس لابلاي برنج آبكش شده مي گذارند. اين غذا عمدتا در فصل زمستان و در ميان اهالي منطقه علي آباد كتول رايج است.
زبان :
با توجه به تنوع قوميتي موجود در اين استان زبان و گو يش هاي متفاوت رايج و متداول مي باشد . از مهمترين آنها مي توان به مازندراني، تركمني، قاجاري، كتولي، سيستاني، بلوچي، شاهرودي، قزاقي، تركي آذري و قزلباش اشاره كرد.
مذهب :
بر اساس نتايج سر شماري سال 1375 حدود 8/99 درصد از ساكنين استان مسلمان و بقيه را ساير اقليت هاي مذهبي تشكيل مي دهند . تركمن ها، قزاق ها، بلوچ ها، داري مذهب تسنن مي باشند.
صنایع دستی:
عواملي نظير تنوع اقليمي، وجود منابع طبيعي متعدد ( مانند جنگلها، رودها، دشت، صحرا و … )، نوع فعاليت اقتصادي مبتني بر كشاورزي و دامداري، وجود اقوام گوناگون بومي و مهاجر ( فارس، ترك، تركمن، قزاق، بلوچ، سيستاني، خراساني، شاهرودي، قزلباش، كرد ) و وجود هنرمندان و صنعتگران مستعد و با ذوق و سليقه اين استان سبب حفظ، احياء و توليد انواع هنرهاي سنتي در مناطق مختلف استان گلستان گرديده است. مهمترين آنها عبارتند از :
قاليبافي :
از قالي هاي معروف اين استان قالي تركمن مي باشد. تركمن ها در شكوفايي هنري اين خطه با الهام از محيط زندگي خود، آفرينش هاي مادي فراواني همچون قالي را به نسل امروزين انتقال داده اند. تركمن ها به قالي، ‹‹ هالي ›› مي گويند. ماده اصلي فرش تركمن پشم است. زنان تركمن پشم را معمولا با رنگ هاي گياهي كه ثابت و زيبا بوده اند رنگ مي كردند. اما امروزه بسياري از آنها از رنگ هاي شيميايي استفاده مي كنند. تركمن ها در رنگ آميزي پشم بيشتر از رنگ هاي قرمز، سبز و زرد استفاده مي كنند. زمينه اصلي قالي رنگ قرمز است.قالي تركمن دست بافتي است پرزدار كه از طريق درگيري پرز و گره زدن بر تار و پود گذاري تهيه مي شود. آنها از گره متقارن استفاده مي كنند كه زمينه ي آن، مركب از تارهاي عمودي و پودهاي افقي است كه بعد از هر رج بافت، زده مي شود.
نمازليق/سجاده :
قاليچه كوچكي است كه براي بجاي آوردن نماز هاي 5 گانه در روز، بكار مي رود. ابعاد آن معمولا 120×80 يا 130 ×90 سانتيمتر است. سجاده با نقوش انتزاعي مثل درخت توت، جاي پاي شتر ( ماري گل ) و كعبه ي مسلمين بافته مي شود.
قارچين/پشتي :
تركمن ها پشتي را قارچين مي گويند و آن فرشينه اي است كه به نقوش مختلف مثل ‹‹ گلين بارماق، آق سو، قولپاقلي ›› بافته مي شود.
پلاس بافی :
قالي بدون پرز و از نوع فرشينه هاي گره دار است كه ‹‹ مخمل ›› و ‹‹ ماهوتي ›› نيز ناميده مي شود و در مناطق مختلف استان بويژه در حوزه شهرستان مينودشت، راميان، كلاله و شهرها و روستاهاي تركمن نشين بافته مي شود.
گليم بافی :
نوعي فرش بدون پرز است كه در ابعاد مختلف و مطابق سليقه بافنده، بافته مي شود و عمدتا براي پوشاندن اسب، زين اسب و خورجين به كار مي رود . اندازه بزرگتر آن جهت پوشاندن كف اتاق يا « اوي» (oy) استفاده مي شود. نقش گليم معمولا با طرح هاي هندسي و خطوط مستقيم و شكسته، شكل مي گيرد.
ابريشم بافي :
از حدود يك قرن پيش هنر و صنعت ابريشم بافي در مناطق شرق استان گلستان و متناسب با ويژگي هاي اقليمي بويژه در شهرستان هاي راميان، مينودشت و كلاله به فعاليت خود ادامه مي دهد. تهيه و توليد پارچه هاي ابريشمي مستلزم طي مراحل مختلف از جمله نوغانداري ـ نگهداري از تخم ابريشم جهت توليد پيله مي باشد.
جاجیم بافی :
جاجیم دستبافی ضخیم و بدون پرز از جنس ابریشم، پنبه ای و دارای چله کشی بلند بوده و بصورت راه راه با خطوط افقی در رنگ های متنوع و زیبا جهت مصارفی چون زیر انداز، پادری، لیف و پشتی استفاده می شود . مواد اولیه جاجیم بافی از پشم و پنبه بوده و ابزار مورد نیاز برای آن چرخ ، شانه ، ماسوره ، ماکو و گورد می باشد
.
سوزن دوزي :
سوزن دوزي در استان گلستان عمدتا در ميان دو قوم تركمن و بلوچ مشاهده مي شود. سوزن دوزي در ميان اكثريت خانوادهاي ساكن در مناطق تركمن نشين از سابقه اي نسبتا طولاني برخوردار است آنها سوزن دوزي را با استفاده از رنگ هاي متنوع و شاد بر روي يقه، سر استين و حاشيه هاي جلوي پيراهن و روي سينه پيراهن هاي سنتي كه به ‹‹ دون ›› ( don ) معروف است، انجام مي دهند.
برخی از مشاهیر استان:
فخرالدین اسعد گرگانی شاعر داستانگوی ایرانی نیمه نخست سده پنجم هجری است. ولادت او در آغاز قرن پنجم هجری در گرگان میباشد. وفات فخرالدین اسعد بعد از سال ۴۴۶ و گویا در اواخر عهد طغرل سلجوقی اتفاق افتادهاست.
وی از داستان سرایان بزرگ ایران است و معتزلی مذهب بودهاست. او همزمان با سلطان ابوطالب طغرل (۴۲۹–۴۵۵) میزیستهاست. او در فتح اصفهان با طغرل همراه بوده و بعد از آنکه سلطان از اصفهان به قصد تسخیر همدان خارج شد، فخرالدین اسعد با وی به همدان نرفت و با عمید ابوالفتح مظفر نیشابوری حاکم اصفهان در آن شهر ماند و تا ز مستان سال ۴۴۳ را در آن شهر به سربرد. گفتگوهای او با امیر ابوالفتح مظفر به نظم داستان ویس و رامین توسط او انجامید.
بعدها بسیاری از گویندگان در منظومههای خویش به شیوه شاعری وی توجه نمودند که از آن جمله نظامی گنجوی را باید نام برد که هنگام سرودن خسرو و شیرین به برخی از موارد این کتاب نظر داشتهاست.
مخدومقلی فراغی (زاده ۱۱۰۲ خورشیدی _ درگذشته ۱۱۶۹ یا ۱۱۷۶ خورشیدی) شاعر ترکمن است که از بزرگترین شاعران زبان ترکمنی و یکی از مهمترین شخصیتهای مردم ترکمن بهشمار میآید. وی در اشعار خود بیشتر به مسایل اجتماعی و سیاسی میپرداخت. محمدعلی جمالزاده مخدومقلی را فردوسی ترکمانان نامیدهاست.
در زادروز فراغی همواره جمعیت زیادی از مردم منطقه و مقامات دولت ایران و ترکمنستان برای برگزاری مراسم به این آرامگاه میآیند.
مولانا ابوالقاسم بن ابوطالب میرحسینی فِندِرسکی مشهور به میرفندرسکی (حدود ۱۰۱۹-۹۴۲خورشیدی/۱۰۵۰–۹۷۰ه. ق/۱۶۴۰–۱۵۶۳م)، حکیم و دانشمند دوره صفوی است. نیاکان او از سادات بزرگ استرآباد و از نوادگان موسی کاظم بودند..
ابوالقاسم مقدمات علوم را در استرآباد فراگرفت، ولی بعداً برای تحصیل به قزوین و سپس اصفهان رفت و نزد علامه چلبی بیک تبریزی که از شاگردان افضلالدین محمد ترکه اصفهانی بود به تحصیل فلسفه و علوم دیگر پرداخت. اما بعداً به خاطر اینکه محیط فکری و علمی آن روزگار با روحیه آزادیطلب و تقلیدناپذیر او سازگاری نداشت، مانند استادش چلبیبیک تبریزی و بسیاری دیگر از اهل علم و ادب و عرفان و هنر عازم هندوستان - که دارای محیطی آزاد و به دور از تعصب بود - شد.
میرفندرسکی از معاصران میرداماد و شیخ بهایی و آقا حسین خوانساری و ملاصدرا بودهاست و چندین تن از مدرسان حکمت معروف آن دوره، مانند ملاصادق اردستانی،محمدباقر سبزواری، آقاحسین خوانساری، میرزا رفیعای نائینی و شیخ رجبعلی تبریزی از شاگردان او بودهاند.
حکایاتی درباره تیزهوشی، بلندمرتبگی و بی پروایی او در پاسخ گفتن به خردهگیریهای حاکمان و شاهان نقل کردهاند، که نشاندهنده دقت نظر، نیروی ذهن، شجاعت اخلاقی، وارستگی و آزادمنشی اوست.
مقبره او در تخت فولاد، (تکیه میر فندرسکی) از آثار تاریخی است.
برخی از جاذبه های طبیعی:
آبشار لوه :
آبشار لوه در 15 كيلومتري غرب پارك ملي گلستان و در جنوب روستاي لوه ـ شهر گاليكش واقع شده است. از جاده اصلي مينودشت ـ پارك ملي گلستان تا آبشار حدود 6 كيلومتر فاصله است. اين آبشار از مجموع چند آبشار كوچك و بزرگ كه به شكل پلكاني قرار گرفته اند ، تشكيل شده است. آب اين آبشار از چشمه هاي ارتفاعات جنوبي تامين مي شود. ارتفاع آن در حدود 17 متر است و اطراف آن را درختان پهن برگي پوشانده است و محيطي زيبا و دل انگيز را ايجاد كرده است. آبشار لوه يكي از مناطق ويژه گردشگري شهرستان مينودشت بوده كه نزديكي آن به پارك ملي گلستان اهميت آن را به لحاظ جذب گردشگر دو چندان نموده است.
آبشار كبودوال :
آبشار كبودوال در 4 كيلومتري جنوب شهرستان علي آباد واقع شده است. آب اين آبشار كه از چشمه هاي جنوبي ارتفاعات تشكيل شده است، قابل شرب مي باشد. اين آبشار يكي از مهمترين تفرجگاههاي استان محسوب مي شود و به سبب واقع شدن در ميان جنگل انبوه و تنوع گونه هاي گياهي و چشمه هاي فراوان از جاذبه هاي طبيعي منحصر به فردي برخوردار است. اين آبشار بويژه در فصول بهار و تابستان محل تفرح انبوه زيادي از مردم منطقه و گردشگران داخلي است.
آبشار زيارت :
اين آبشار در 18 كيلو متري شهر گرگان و در 5 كيلومتري جنوب روستاي زيارت واقع شده است . آبشار زيارت در مسير يكي از شعبات فرعي رودخانه خاصه رود قرار دارد. اين رود از ارتفاع حدود 16 متر به محدوده حوضچه اي مي ريزد. برخورداري اين آبشار و محيط اطراف آن از مناظر زيباي طبيعت، خاطره اي بياد ماندني در ذهن هر بيننده اي ايجاد مي نمايد. اين آبشار به ويژه در فصول بهار و تابستان محل بازديد و گردش مردم منطقه و ساير نقاط كشور است.
باران کوه:
این آبشار به عقیده خیلی ها یکی از زیباترین آبشارهای استان است. درحدود 18 کيلومتري جنوب غربي شهرستان گرگان و در حاشيه رودخانه شصت کلاه واقع شده است. اين منطقه با وجود ريزش مداوم قطرات آب و صخرههاي سبز يکي از مناظر جالب استان گلستان است. ريزش مداوم آب به صورت قطرات ريز و درشت شبيه باران از بالاي صخره هاي پوشيده از خزه وجه تسميه باران کوه است.
تالاب گميشان :
تالاب گميشان در شمال غربي شهرستان گرگان و در غرب و شمال غرب گميشان واقع شده است. آب اين تالاب از دريا و كانال اترك تغذيه و طول آن 40 كيلومتر و عرض آن با توجه به پيشروي آب دريا متغير است. بخش شمالي تالاب كه به عنوان منطقه شكار ممنوع به ثبت رسيده و به علت دارا بودن شرايط مطلوب به منظور انجام تحقيقات علمي گونه هاي پرندگان مهاجر آبزي و كنار آبزي ، گياهان آبزي و آبزيان به عنوان منطقه حفاظت شده معرفي گرديده است.
گل فشان نفتیجه:
این گل فشان در نزدیکی شهر گمیشان استان گلستان قرارگرفته است. در مقایسه با گلفشانهای جنوب ایران، این گلفشان روانروی بیشتری داشته و غلظت مواد خروجی آن کمتر است. بوی نفت خام که در اطراف این گلفشان به مشام میرسد، احتمال ارتباط آن را با منابع نفت و گاز دریای خزر را در ذهن ایجاد میکند. دهانههای فرعی گاز که به شکل کراترهای آتشفشانی کوچک هستند از جنبههای زیبای این گل فشان به شمار میروند.
این پدیدهها از زیباترین پدیدههای طبیعی به اشکال مخروطهای کوچک آتشفشانی از جنس گل یا ماسه هستند که ابعاد آنها از چند سانتیمتر تا چندین متر متغیر است.
به نظر میآید قسمت مرکزی آن از جنس ماسه و بخش خارجی آن از جنس گل است. در این آتشفشانها، تزریق مواد گلی و ماسهای از زیر به داخل شکاف و به همراه آب صورت میگیرد و به مواد گلی که از شکاف خارج میشود، روانه گلی میگویند.
خليج گرگان :
خليج گرگان كه بر اثر پيشروي رشته ساحلي شبه جزيره ميانكاله به سمت شرق در درياي خزر تشكيل شده است، 400 كيلو متر مربع مساحت دارد. طول آن در جهت غربي ـ شرقي 55 كيلومتر و عرض آن بين 4 تا 12 كيلومتر متغير است . شكل آن سه گوش است . دهانه خليج باريك و اندازه آن 700 متر است. عمق آن از يك تا 5 متر متغير است. در جنوب و غرب خليج دشت وسيعي قرار دارد كه بيشتر آن را زمين هاي زراعي و دامداري فرا گرفته است.
دهكده ييلاقي جهان نما :
اين دهكده در محدوده حفاظت شده جهان نما واقع شده است و به دليل دارا بودن چشم اندازهاي طبيعي جالب و زيبا و آب و هواي مناسب و دل انگيز علاقمندان فراواني را به ويژه در فصول گرم سال به خود جلب مي نمايد . وجود درختان پهن برگ و سوزني برگ و پوشش جانوري متنوع و واقع شدن بناي تاريخي گنبد رادكان، جاذبه طبيعي و فرهنگي خاصي را به اين دهكده بخشيده است.
دهكده ييلاقي درازنو :
اين دهكده در جنوب شهرستان كردكوي و در محدوده روستاي سورم سرا ( بالاجاده ) واقع شده است. دهكده درازنو به سبب دارا بودن آب و هواي مناسب، چشم اندازهاي طبيعي زيبا ، برخورداري از مناطق جلگه اي، موقعيت منحصر به فردي را در ميان سكونتگاههاي مناطق كوهستاني استان خلق نموده است. اشرافيت گردشگران بر مناطق شهري شهرستان هاي گرگان، كردكوي و بندر تركمن و روستاهاي پيرامون آن منظره اي به يادماندني در ذهن و خاطره آنها ايجاد مي نمايد.
دهكده افراتخته :
اين دهكده ارتفاعات جنوب شرقي شهرستان علي آباد كتول واقع شده است و داراي جاذبه هاي طبيعي فراوان جهت جلب گردشگران مي باشد. بنا به گزارش كارشناسان سازمان جهاني فائو ، منطقه افرا تخته به عنوان يكي از مرغوب ترين رويش گاههاي سرخدار جهان محسوب مي شود.
پارك جنگلي النگ دره :
اين پارك در 6 كيلو متري ضلع جنوبي شهرستان گرگان و در ميان جنگل هاي جلگه اي واقع شده است. مساحت آن در حدود 170 هكتار مي باشد. عبور رودخانه قلاشي از وسط اين پارك ، وجود چشمه هاي متعدد در نقاط مختلف آن و وجود درختان جنگلي متنوع فضايي دل انگيز و زيبايي را براي بيننده خلق مي نمايد.
پارك جنگلي دلند :
اين پارك در 11 كيلومتري غرب شهرستان آزادشهر و در ضلع شرقي شهر دلند ، در موازات شاهراه تهران ـ مشهد قرار گرفته است وسعت اراضي قابل بهره برداري اين پارك درحدود211هكتاراست وارآب وهواي نيمه مرطوب جنگلي بهره منداست.
پارك جنگلي قرق :
اين پارك در 21 كيلومتري شرق گرگان و بر كناره شاهراه تهران ـ مشهد واقع شده است. مساحت اين پارك 650 هكتار و در حوزه جلگه اي قرار گرفته است
پارك جنگلي كردكوي :
اين پارك در 4 كيلومتري جنوب شهرستان كردكوي و در مسير جاده كردكوي به درازنو واقع شده و مساحت آن 54 هكتار مي باشد. از ويژگي هاي اصلي اين پارك وجود رودخانه دايمي به نام ‹‹ پلنگ پا ›› مي باشد. آب پارك از اين رود تامين مي شود.
پارك جنگلي و طبيعت نهارخوران :
يكي از مهمترين تفرجگاههاي استان و منطقه شمال كشور مجموعه پارك نهارخوران در 3 كيلومتري جنوب شهر گرگان واقع شده است.
پارک ملی گلستان:
پارک ملی گلستان یا جنگل گلستان، منطقه حفاظت شدهای در شرق استان گلستان و غرب استان خراسان شمالی است. این منطقه قدیمیترین پارک ملی ثبت شده در کشور ایران و پناهگاهی کمنظیر برای حیاتوحش است که ۱۳۵۰ گونه گیاهی و ۳۰۲ گونه جانوری، از جمله نیمی از گونههای پستانداران ایران را در حدود ۹۰۰ کیلومتر مربع مساحت خود جای دادهاست و به همین دلیل از سوی یونسکو به عنوان ذخیرهگاه زیستکره در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیدهاست.
جنگل گلستان بدون تردید ارزشمندترین منطقه ایران چه از لحاظ کمیت و چه از نظر تنوع حیات جانوری و گیاهی است. تنوع زیستی پارک ملی گلستان حتی فراتر از برخی کشورهای اروپایی است که صدها برابر این پارک وسعت دارند. نام استان گلستان هم از روی این منطقه انتخاب شدهاست.
پارک ملی گلستان از بهترین زیستگاههای پستانداران بزرگی چون پلنگ، خرس قهوهای، گرگ، وشق، مرال، شوکا، گوسفند وحشی و بز وحشی، آهوی ایرانی و گراز است و به ویژه به خاطر جمعیت فراوان قوچ و میش اوریال معروف است. جمعیت قوچومیشهای این پارک ملی در دهه ۱۳۵۰ حدود ۱۵۰ هزار رأس برآورد شدهبود که معادل نزدیک به سهچهارم کل جمعیت گوسفندان اوریال دنیا میشد.
منطقه حفاظت شده جهان نما :
اين منطقه با وسعتي معادل 30650 هكتار در مناطق مرتفع جنوب شهرستان گرگان و جنوب شرقي شهرستان كردكوي واقع گرديده و نام آن نيز برگرفته از دهكده اي ييلاقي به همين نام در آن منطقه مي باشد. حداقل ارتفاع اين منطقه از سطح دريا 600 متر و حداكثر 3000 متر است.
برخی از جاذبه های تاریخی-فرهنگی:
برج قابوس :
گنبد قابوس به عنوان رفيع ترين برج آجري جهان از بي نظيرترين آثار ارزشمند معماري ايران در دوره اسلامي است كه در شمال شهر گنبد كاووس و در ميان پارك قابوس ( باغ ملي ) واقع شده است. اين بنا متعلق به آل زيار و در 3 كيلومتري بقاياي شهر تاريخي جرجان ـ مركز حكومت آل زيار ـ يادگاري بس ارزنده از دوران شكوه و عظمت سرزمين جرجان و دودمان آل زيار است.
از اهداف مهم احداث اين بنا مي توان به يادگار گذاشتن بناي يادبود و نمايش هنر معماري اسلامي و يادگاري از دوران عظمت امراي آل زيار ، آرامگاه و هادي و راهنماي مسافرين و كاروان هاي تجاري بود كه از اين منطقه عبور مي كردهاند. اثر مذكور به سال 397 هـ .ق ( 375 هـ . ش ) بر روي تپه اي به بلندي 15 متر احداث شده است . ارتفاع بنا 55 متر است كه با احتساب بلندي تپه ، ارتفاع آن به 70 متر مي رسد.
برج رادكان :
اين گنبد كه در نزديكي روستاي رادكان و در 24 كيلومتري جنوب شهر كردكوي و 54 كيلومتري جنوب غربي گرگان بر فراز تپه اي كه به موازات رودخانه نكا اشراف داشته باشد ، احداث شده است عده اي بناي مذكور را « قلعه گبري » ناميده اند. اين بنا كه داراي موقعيت خاص طبيعي و سوق الجيشي است به منظور راهنمايي مسافران و كاروان هاي تجاري و ديده باني منطقه به سبب ممانعت از هجوم بيگانگان احداث گرديده است . به اين بنا كاربرد ديگري نيز داده شده است و آن به عنوان آرامگاهي متعلق به يكي از اسپهبدان آل باوند بوده است.
پل آق قلا :
پل تاريخي آق قلا در شهري به همين نام در 18 كيلومتري شمال شهر گرگان بر روي گرگان رود احداث شده است. اين پل به جهات شمال شرقي ـ جنوب غربي قرار گرفته و ارتباط طرفين رودخانه گرگان را بر قرار مي سازد. پل آق قلا داراي پي سنگي و مصالح اصلي آن از آجر و …مصالح اصلي پل از آجر، گچ و ساروج است . اين پل 76 متر طول دارد و عرض معبر آن 30/4 متر است.
ديوار بزرگ گرگان :
ديوار بزرگ گرگان كه در منابع تاريخي به نامهاي مختلفي از جمله سد اسكندر، سد انوشيروان، سد فيروز و قزل آلانگ ( QEZEL ALENg ) ياد شده است يكي از بارزترين آثار معماري استان گلستان و كشور و دومين ديوار بزرگ قاره آسيا بعد از ديوار چين محسوب مي شود كه به طول 200 كيلومتر از صفاايشان در شمال گميشان در كنار درياي خزر آغاز و تا كوههاي زاو و بيلي كوه در شمال شرق شهرستان كلاله امتداد مي يابد. اين ديوار بر اساس نوشته هاي مورخين و كاوش هاي علمي باستان شناسي متعلق به دوره ساساني مي باشد و به منظور جلوگيري از هجوم هياطله ( هپتاليان ـ هون ها ) ساخته شده است . ارتفاع اين ديوار با توجه به واقع شدن آن در دو ناحيه كوهستاني و دشتي از 5 تا 10 متر متغيرو عرض آن نيز 6 تا 7 متر بوده است . همچنين در فواصل مختلف قلعه هايي نظامي به شكل مربع و مستطيل به ابعاد مختلف 120×120 متر تا 200×200 متر كه تعداد آن به 40 قلعه مي رسد، احداث شده است . خندقي در شمال ديوار به عرض 30 متر و عمق 3 متر تعبيه شده كه در حال حاضر نيز آثار آن مشهود است. همچنين كوره هاي آجرپزي در مسير ديوار براي تامين مصالح ساختماني ديوار در نقاط مورد نظر ايجاد شده است. ديوار عمدتا مسير خود را از كنار رود گرگان طي مي كند بدون ترديد جداي از نتايج استراتژيكي رود گرگان در عمليات تدافعي، آب يكي از عناصر مهم ساخت ديوار محسوب مي شده است. ديوار بزرگ گرگان در حال حاضر يكي از پروژه هاي عظيم و ملي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري به شمار مي رود و هر ساله هيئت مشخصي از باستان شناسان و گروههاي پژوهشي ميان رشته اي ( معماري، تاريخ، زمين باستان شناسي، قوم باستان شناسي و … ) عمليات مطالعه، شناسايي و كاوش اين اثر ارزشمند را انجام مي دهند. ديوار بزرگ گرگان داراي ضوابط خاص حقوقي مي باشد. اين ديوار كه مسير خود را از شهرستان هاي تركمن، آق قلا، گنبد كاووس و كلاله ادامه، يكي از مراكز عمده جذب گردشگران داخلي و خارجي مي باشد.
كاخ موزه گرگان :
ساختمان كاخ در مركز شهر در خياباني به همين نام در پارك شهر گرگان قرار دارد. اين بنا در دوره پهلوي اول بر روي فنداسيون ساختماني متعلق به دوره صفوي احداث شده و مساحت آن 250 مترمربع و در دو طبقه و سقف شيرواني مي باشد. كاخ موزه گرگان در سال 1343 هـ.ش همزمان با افتتاح پارك شهر، كتابخانه، ايستگاه راه آهن گرگان بطور رسمي افتتاح گرديد و در همين زمان اين موزه شامل 152 قلم آثار و اشياء تاريخي و فرهنگي از هزاره پنجم قبل از ميلاد تا اوايل دوره اسلامي بود. اين موزه به عنوان اولين موزه شمال كشور و چهارمين موزه تخصصي باستان شناسي در كشور محسوب مي گرديد. اما در سال 1361 هـ. ش تعطيل شد و قسمت عمده اي از اشياء فوق به مركز مازندران انتقال يافت.
بافت قديم گرگان :
بافت قديمي گرگان عمدتا متعلق به دوران اواخر قاجاريه و اوايل دوره پهلوي اول مي باشد. اين بافت كه در نتيجه گسترش ‹‹ استرآباد قديم ›› به وجود آمده است در مقاطع مختلف دستخوش تغييرات و تحولات زيادي بوده است. در واقع بافت قديم گرگان از سه محله اصلي و بزرگ كه محلات ميدان، نعلبندان و سبزه مشهد بوده ، تشكيل مي شد. هر كدام از اين سه محله، محلات فرعي و كوچكتري را در دل خود جاي داده بود كه ارتباط اين محلات از طريق شبكه معابري صورت مي پذيرفت كه به خوبي پاسخگوي نيازهاي ارتباطي مردم بود. شبكه معابر عموما از مراكز عمومي همچون دروازه ها يا مساجد و يا كاروانسرا ها آغاز شده و به تدريج وارد فضاهاي فرعي تر و خصوصي تر مي شد. اين معابر بصورت سنگفرش بود كه در جهت شمال ـ جنوب امتداد مي يافت و معابر فرعي با جهت شرقي ـ غربي بوده كه محلات را به هم متصل مي كرد. ميادين ، محلات و تعدادي از گذرها داراي ميدانگاهي بودند كه غالبا شكل هندسي آن چند ضلعي مربع يا مستطيل بود. در ميدانگاه عناصري همچون تكيه، قبرستان، چشمه، انبار، آب انبار، مسجد، حمام، مدرسه، ملاخانه، و چند درخت چنار قديمي وجود داشت. اين شهر توسط بارويي به طول 6 كيلومتر محصور مي شد. در فاصله هاي معين، برج هايي قرار داشت كه در آنان قراولان از شهر حفاظت مي كردند. به گفته مقدسي برج و باروي استرآباد متعلق به قرن 4 هـ .ق يعني حدود 1000 سال پيش بوده است. در حاشيه بيروني باروها خندقي حفر شده بود. تردد و رفت و آمد از طريق 4 دروازه انجام مي گرفت اين دروازه ها شامل مازندران، چهل دختر، بسطام ( حدود فلكه كاخ فعلي ) و فوجرد بودند. بر اساس شواهد تاريخي دروازه ها داراي 5 متر ارتفاع و 4×5 متر طول و عرض داشت. مقدسي در اين باره مي گويد : ‹‹ استرآباد در اين دوره ( حدود سال 375 هـ.ق ) بصورت قلعه بود و برج، بارو، خندق و دروازه داشت ››. در ابنيه بافت قديم عواملي مانند اقليم، تابش نور خورشيد، مذهب، روحيات مردم و برخي عوامل اجتماعي و فرهنگي نقش به سزايي داشت. ايجاد كرسي چيني با هدف دور شدن از رطوبت زمين، پوشش شيرواني ابنيه ها كه غالبا به چهار سو شيب دارند به منظور ممانعت از نفوذ رطوبت بام، تعدد درب و پنجره ها و نورگير ها به منظور بهره گيري هر چه بيشتر از نور طبيعي، رطوبت زدايي و تهويه هوا از عوامل موثر اقليم در بافت قديم گرگان مي باشد. همچنين تفكيك ابنيه به اندروني و بيروني با هدف رعايت شعائر مذهبي و اخلاقي، آراستن سردرب منازل با آيات و احاديث، بهره گيري از فرم محرابي در پوشش طاقچه ها، درگاهها و نورگيرها از تاثيرات مذهب در سبك معماري ابنيه بافت قديم اين شهر مي باشد. در واقع اين ابنيه كه بصورت دو طبقه احداث شده بودند و استفاده از چوب و آجر از مهمترين مصالح ساختماني آن به شمار آمد بر اساس وضعيت اقتصادي خانواده ها ( طبقات اشراف ، متوسط و فقير ) ساخته شده بودند. ساختمان هاي اشراف توسط ديوارهاي قطور و بلند محصور مي شدند. اين بناهاي آجري داراي اطاق هاي متعدد و مجزا از يكديگر بودند. اين اطاق ها توسط ستون هاي بزرگ منقش، استوار و مزين شده بودند. بامهاي شيب دار و سفالي بر روي خرپا هاي چوبي بسيار قوي استوار مي شد كه غالبا از چهار طرف ساختمان بيش از يك متر جلوتر مي آمد تا از بارش باران بر پنجره ها جلوگيري كند.
خانه هاي تاريخي :
ابنيه مسكوني قديمي موجود در بافت قديم گرگان كه عمدتا متعلق به اواخر دوران قاجاريه و اوايل دوره پهلوي مي باشد بر اساس اقليم منطقه ، وجود منابع طبيعي از جمله جنگل ها و دسترسي آسان به چوب ، وضعيت اقتصادي خانوارها ( طبقات اشراف ، متوسط ، فقير ) ، اعتقادات و باورهاي ديني و اجتماعي و سلائق هنري مردم احداث شده است.
شهر گميشان نيز كه در 15 كيلومتري شمال شهرستان تركمن واقع است داراي بافت قديمي بوده و خانه هاي تاريخي فراواني كه متعلق به اواخر دوره قاجاری و اوايل دوره پهلوي اول است در آن موجود مي باشد.
زيارتگاه خالدنبي :
مرقد خالد بن سنان مشهور به خالد نبي در 90 كيلومتري شمال شرقي شهرستان گنبد كاووس و 6 كيلو متري روستاي گچي سو و برفراز كوه ‹‹ گوگجه داغ ›› واقع شده است . راه ارتباطي اين زيارتگاه كوهستاني بوده اما از ضلع شمالي شهرستان كلاله و از روستاي تمر قره قوزي مقصد سهل الوصولي دارد.
زيارتگاه آق امام :
اين زيارتگاه بر قله ي كوه آق امام و در 6 كيلومتري ضلع شمالي شهرستان آزادشهر واقع شده است و متعلق است به حضرت محمد ابن زيد ابن اسماعيل ابن حسن بن علي بن ابيطالب ( ع ) كه با بردارش حسن معروف به ‹‹ داعي كبير ›› در سال 250 هـ . ق سلسله ي زيديه علويان را در طبرستان ( مازندران ) فعلي تشكيل دادند.
امامزاده نور :
امامزاده اسحاق بن موسي بن جعفر ( ع ) معروف به امامزاده نور در محله سر چشمه از محلات قديمي شهرستان گرگان ساخته شده است. اين امامزاده كه از ابنيه مذهبي قرن نهم هجري به شمار مي رود بطور كامل از آجر و به شكل هشت ضلعي ( كثير الاضلاع ) احداث شده است و از خارج داراي دوازده ترك و از داخل چهار گوشه است. درازاي ضلع جنوبي داخلي آن 690 سانتيمتر و ضلع شرقي 980 سانتيمتر است. محرابي گچ بري در ضلع جنوبي اين بنا قرار دارد كه بسيار زيبا و ظريف طراحي شده است . از ديگر تزئيينات آن مي توان به تزئيينات آجري و وجود دو لنگه در قديمي و صندوق چوبي نفيس اشاره كرد كه بر روي مر قد واقع شده و تاريخ سال 867 هجري در روي آن حك شده است و آياتي به خط كوفي بر بدنه صندوق ديده مي شود و ضريحي مشبك آهنين به درازاي 326 و پهناي 230 و ارتفاع 280 سانتيمتر محافظ صندوق چوبين است . بر روي چهار بدنه بنا آياتي از قرآن كريم به خط كوفي ممتاز نقش بسته است.