جشنواره ملی فرهنگ و هنر اقوام ایرانی
-ویژه دانشجویان( 26 آبان1397 )-
معرفی استان کهگیلویه و بویراحمد
تدوین : حسن رهنما
دانشجوی ارشد مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف
تابستان 1397
استان کهگیلویه و بویراحمد
جغرافیای استان کهگیلویه و بویراحمد
استان کهگیلویه و بویراحمد که در جنوب غربي ایران قرار گرفته است یكي از استانهاي زیباي کشور مي باشد که به
سرزمین چهار فصل شهرت یافته است. این استان بین مدارهاي 92 درجه و 29 دقیقه و 13 درجه و 92 دقیقه
شمالي در نصف النهارهاي 92 درجه و 22 دقیقه و 23 درجه و 21 دقیقه شرقي قرار دارد. کهگیلویه و بویر احمد از
شمال با چهار محال بختیاري، از شمال شرق با استان اصفهان، از شرق با استان فارس، از غرب با استان خوزستان
و از جنوب با استان بوشهر هم جوار است. این استان داراي 2 شهرستان، و 93 دهستان و 39 شهر مي باشد.
شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد
شهرستان بویراحمد (یاسوج): این شهرستان با مرکزیت یاسوج 6/22 درصد از مساحت کل استان را در بر گرفته است. از شمال به شهرستان دنا و از غرب به شهرستان کهگیلویه و از شرق به اقلید و از جنوب به سپیدان و ممسني
محدود مي شود. شهرستان بویراحمد در منطقه سردسیري واقع شده است. یاسوج مرکز این شهرستان در میان
جنگلهاي بلوط محصور است. رودخانه بشار از وسط این شهر مي گذرد و آبشار زیبایي در کنار شهر مي گذرد و
آبشار زیبایي در کنار شهر قرار دارد. درختان بلوط، زالزالك ارژن، کیكم و گلابي وحشي و گیاهاني چون بیلهر،
پونه کوهي، ریواس، تره کوهي، درمه، خاکشیر، آویشن پوشش گیاهي و مراتع این شهرستان را شكل مي دهند.
درصد از مساحت کل استان را در بر گرفته است.
شهرستان دنا: این شهرستان با مرکزیت شهر سي سخت 1/11 درصد از مساحت کل استان را در بر گرفته است. سي سخت شهري سردسیري است که در دامنه قله دنا قرار گرفته و داراي آب و هوایي ییلاقي است. این شهر از شمال
به لردگان، از شرق به سمیرم، از جنوب به شهرستان بویر احمد و از غرب به شهرستان کهگیلویه محدود مي شود.
چشمه ساران فراوان، قلل برفي و باغهاي سیب و انگور جلوه خاصي به این شهر داده است.
شهرستان کهگیلویه: این شهرستان با مرکزیت دهدشت 3/37 درصد از مساحت کل استان را شامل مي شود. از
شمال به باغ ملك و ایذه و لردگان، از جنوب به گچساران، از غرب به بهمئي و از شرق به شهرستانهاي بویر احمد و
دنا محدود مي شود. این شهرستان داراي دو نوع آب و هواي سردسیري و گرمسیري است. مزارع برنج و آثار و
بناهاي شهر تاریخي دهدشت از ویژگي هاي این شهرستان است. گیاهان گل نرگس، گون برموس، هویج وحشي و
ریواس مراتع این شهرستان را پوشش مي دهد و درختان بلوط کنار و تنگس و گلابي وحشي پوشش جنگلي این
شهرستان را شامل مي شود.
شهرستان گچساران: این شهرستان با مرکزیت دو گنبدان7/28 درصد از مساحت استان را در بر دارد. گچساران از
شمال به کهگیلویه، از شرق به نورآباد ممسني، از جنوب به گناوه و دیلم در استان بوشهر و از غرب به بهبهان
محدود است. راه باستاني شوش به تخت جمشید و بیشابور از این شهرستان مي گذشته و هم اکنون در مسیر شیراز
به اهواز قرار دارد. آثار و بناهاي تاریخي و زیارتگاهي همچون بي بي حكیمه خاتون به همراه چاه هاي متعدد نفت
از ویژگي هاي این شهرستان است آب و هواي آن گرمسیري است و در اواخر فصل زمستان تا اردیبهشت ماه گل و
گیاه فراواني در نواحي محتلف آن مي روید. پوشش جنگلي این شهرستان شامل درختان کنار، گز، نجورك و بلوط
است و گیاهان گون، شقایق، بهمن، یونجه وحشي و خارشتر، شب بو و استبرق مراتع این شهرستان را پوشش مي
دهند.
شهرستان بهمئي: این شهرستان که نو پا ترین شهرستان استان نیز مي باشد در غرب استان واقع شده است. از شمال به شهرستان ایذه )خوزستان(، از غرب به رامهرمز )خوزستان(، از شرق به کهگیلویه و از جنوب به شهرستان بهبهان
)خوزستان( محدود مي شود. این شهرستان داراي یك بخش، شش دهستان و یك شهر است. مرکز این شهرستان
شهر لیكك است. دریاچه آب الوان بهمئي یكي از مهمترین مناطق جذب توریست در این شهرستان است.
نوعي تقسیم بندي ایلي در استان رایج است که شامل بویراحمدي، بابویي دشمن زیاري، چرامي، طیبي، بهمئي و قشقائي است. بطور کلي مردم این استان به لهجه هاي لري و ترکي و در یاسوج علاوه بر لري و ترکي لهجه اردکاني و در دهدشت و دوگنبدان تعدادي نیز با لهجه بهبهاني تكلم مي کنند.
ساختار جمعیتي در کهگیلویه و بویر احمد علیرغم افزایش جمعیت ساکن نسبت به عشایر، بر اساس ساختار ایلي
قرار گرفته است. به نظر مي رسد عوامل مؤثر بر این نوع زندگي علاوه بر آداب و سنن گذشته جغرافیاي منطقه
باشد. در این شكل جمعیتي اگر چه اکنون خان و عوامل وي به عنوان قدرتمندان رأس هرم چندان جایگاهي ندارند
لیكن هنوز ریش سفیدان و بزرگان ایلي داراي نفوذ و قدرت فراوان هستند.
تاریخچه استان کهگیلویه و بویراحمد
این استان ابتدا قسمتي از انشان بوده و در دوره ساساني با عنوان به آمد کواز، ارگان و قسمت کوهستاني آن به نام
زم زمیگان معروف بود. با ورود اسلام این منطقه ابتدا ارجان، زم گیلویه و کهگیلویه و از دوره تیموري با از بین
رفتن اتابكان لر بزرگ، سراسر منطقه به کهگیلویه معروف شد. از سال1342 خورشیدي که به فرمانداري کل تبدیل
شده به دلایل سیاسي، کهگیلویه و بویر احمد نامیده شد. در مورد نامگذاري کهگیلویه در آثار تاریخي مطالب
مختلفي آورده شده است. حسن فسایي در فارس نامه ناصري وجه تسمیه آن را به دلیل وجود میوه اي به نام ››
کیالك‹‹ مي داند که البته نامعقول به نظر مي رسد. از نوشته هاي ابن خرداد به و استخري در سده هاي سوم و
چهارم هجري چنین بر مي آید که ›› گیلو‹‹ یكي از سران قوم لر و در محدوده جغرافیایي بین خوزستان، فارس،
اصفهان امروزي بوده است که به دلیل کوهستاني بودن پس از مدتي این منطقه به کوه گیلویه معروف شده است. به
نظر استخري رموم یا )قبایل( پارس پنج تا بوده ورم جیلویه یا گیلویه که به رم زمیجان هم معروف بوده از همه
بزرگتر بوده است )مسالك ممالك ص 96 ) . این منطقه از طرفي به استخر و از طرفي به کوره شاپور و از طرفي
ارجان و از طرف دیگر به بیضا و حدود سپاهان قدیم یا اصفهان محدود مي شده از سویي نیز به حدود خوزستان و
ناحیه شاپور محدود مي شده و آنچه از روستا و شهر در این ناحیه بوده در شمار این قبیله بوده است. طبق نظر
استخري در مسالك و ممالك، گیلویه مهرگان بن روزبه به همایجان سفلي از توابع کوره استخر رفته بود و به سلمه
خدمت مي کرد. چون سلمه بمرد، گیلویه رم زمیجان را با زور بگرفت و قدرتمند شد. بطوري که بر آل ابودلف حمله
کرد و برادر قاسم بن عیسي (210 تا 225 ه) یعني معقل بن عیسي را کشت. ابودلفیان بر گیلویه حمله کردند و او
را بكشتند و تا اواخر روزگارشان که از عمرولیث صفاري شكست خوردند، سر گیلویه را بدلیل اهمیت و قدرت
وي، در پیش لشكر خود مي بردند. با وجود شكست گیلویه ریاست قبایل زمیگان در دست اعقاب گیلویه باقي
ماند. بر اساس اطلاعات کتاب حدود العالم در نیمه دوم سده چهارم هجري قمري اولین بار به کوه ها و مناطق
کوهستاني این منطقه کوه جیلو یا گیلو گفته شده است )حدود العالم، ص .(32 در پایان سده پنجم هجري قمري
ابن بلخي در فارسنامه خود از این منطقه به نام کوه گیلویه یاد کره است. از سده ششم هجري قمري به بعد منابعي
که از این منطقه یاد کرده اند، نام کهگیلویه را بر بیشتر سرزمین امروزي آن اطلاق مي کنند. قدرت یابي طوایف کوه
گیلویه از یك سو و خرابي ارجان از سوي دیگر سبب شد که در دوره مغول و تیموري در بیشتر نوشته ها کوه
گیلویه بكار برود. پس از چیده شدن حکومت اتابكان لر بزرگ در 827 ه. ق و از دوره صفویه نام کهگیلویه به
سرزمینهاي وسیعي از اصفهان تا خلیج فارس اطلاق مي شده است. در دوره پایاني سلسله صفویه این منطقه به نام
کهگیلویه و بهبهان معروف است و در سال 1342 خورشیدي به دلیل سیاسي به کهگیلویه و بویراحمد تغییر نام
یافت.
نژاد
اهالي لر این استان که درصد بالایي از جمعیت آن را تشكیل مي دهد بر حسب قراین تاریخي متعلق به نژاد آریایي
و قوم پارس مي باشد. هر چند هیچ قوم و نژادي در زمان حاضر نمي تواند ادعاي اصیل یا خالص بودن از خود
نماید ولي روي هم رفته با تكیه بر اینكه لرها خود با یك گویش خاص تكلم نموده، در کنار هم جنگیده، با هم
زندگي مشترك داشته و جزو در زمان حال که با اقوام دیگر ایراني خویشاوندي نموده اساساً خویشاوندي میان آنها
بصورت بسته بوده است مي توان به هم نژادي آنان در شكل دهي هویت بومي و قومي آنان توجه داشت.
معرفی جاذبه های گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد
جاذبه های تاریخی و فرهنگی
موزه
موزه یاسوج: موزه یاسوج با برخورداري از آثار و شواهد به جاي مانده از گذشتگان با فرهنگ این بخش از مرز و
بوم ایران چون نگیني در دل ارتقاعات دنا مي درخشد. این گنجینه گرانبها که در 28 اردیبهشت ماه سال 1382
افتتاح شده با مساحتي در حدود 150 متر مربع در طبقه دوم اداره میراث فرهنگي استان کهكیلویه و بویر احمد قرار
دارد. در این موزه اشیاي فلزي شامل انواع ظروف فلزي، نظیر کاسه، جام و گلدان، ابزار آلات جنگي مانند خنجر،
شمشیر، پیكان و ابزار آلات تزئیني مانند مهره ها، گوشواره ها، حلقه ها و النگوها، همچنین سكه هاي دوران
ساساني و متعلق به پادشاهاني چون خسرو دوم و سكه هاي دوره الیمایي و چند مهره از دوره ساساني نگهداري مي
شود. یكي از برجسته ترین اشیائي که در موزه یاسوج نگهداري مي شود قطعه اي از نقش برجسته شاپور اول
ساساني است که برروي سنگ حفاري شده است. در موزه یاسوج همچنین اشیایي از دوره اسلامي شامل سكه هاي
اوایل اسلام، سكه هاي عهد صفوي و قجري، ظروف چیني آبي و سفید و اشیاي دیگر چون خنجر و باروت
نگهداري مي شود. از دیگر اشیاي موزه یاسوج مي توان به سنگ هاي قیمتي با نام احجار کریمه یاد کرد که جنبه هاي
تزئیني و یا مذهبي آن نزد ایرانیان باستان اهمیت ویژه اي داشت. در موزه یاسوج در مجموع 270 شي از دوره هاي
مختلف به نمایش گذاشته شده است و این موزه از نمونه هاي برجسته یك موزه محلي و بومي است. این موزه از
یك بخش باستان شناسي نیز تشكیل شده است و اشیاي به نمایش درآمده در آن عمدتاً در کاوش هاي باستان
شناختي و از دست قاچاقچیان اشیاي عتیقه کشف شده و در برگیرنده سه دوره باستان شناسي پیش از تاریخ دوره
تاریخي و دوره اسلامي است.
مساجد
مسجد چهل ستون دهدشت: بناي مسجد چهل ستون )امام حسین)ع(( نیز در شمال بافت تاریخي دهدشت و احتمالا
در محل یكي از دروازه هاي اصلي ورودي شهر ساخته شده است. در کنار مسجد مجموعه اي شامل حمام، کاروانسرا
و 2 امامزاده واقع شده است. ورودي به مسجد در ضلع شمال غرب بنا بوده که اکنون با دیواري جدید الاحداث
مسدود شده است. بنا شامل شبستان و حیاط بزرگي بوده که شبستان آن روي سه ردیف هشت تایي ستون برپا بوده
که اکنون روي این ستون ها، کار احداث مسجدي جدید آغاز شد که هنوز تكمیل نشده است.
مسجد جامع دهدشت: مسجد جامع دهدشت در شرق بافت تاریخي دهدشت و به فاصله اندکي از امامزاده
معصوم)ع( واقع شده است. بنا از آثار شهر دوره اسلامي و صفوي دهدشت است که در دو طبقه و به ابعاد
50/33*55/27متر ساخته شده است. بنا شامل شبستان، حیاط مرکزي، وضوخانه و اتاق هاي کوچكي در
مجاورت ورودي ضلع شرقي براي احتمالا آبدارخانه ها و مراسم ها است. بنا داراي دو ورودي، یكي ورودي عمومي
در ضلع شرقي براي عموم نمازگزاران و دیگري ورودي کوچكي در ضلع جنوب غربي که به شبستان باز مي شده و
احتمالاً براي عبور و مرور امام جماعت مسجد تعبیه شده، است. هر دو ورودي با سنگ هاي بزرگ لاشه اي به
صورت پلكاني ساخته شده اند. شبستان داراي 14 ردیف ستون بزرگ پافیلي بوده که وزن طبقه دوم را نیز تحمل
مي کرده است. دو ورودي پلكاني در دو سمت جنوبي و شمالي مسجد- ابتداي شبستان- ارتباط شبستان با طبقه
اول مسجد که احتمالاً به زنان اختصاص داشت را برقرار مي کرد. محراب با سنگ و گچ کار شده و فعلا داراي
تزیینات خاصي نیست که ممكن است تخریب شده باشد. در دو ضلع شمالي و جنوبي حیاط آثار ته ستون هایي دیده
مي شود که احتمالاً دالاني دور این دو ضلع کشیده شده بود. بنا در سال 1377 به طور کامل خاکبرداري شده و در
سالهای 79-80 نیز کارهاي تعمیراتي آن به شكل اضطراري صورت گرفت. مسجد مورك نیز در ضلع جنوب غرب بافت تاریخي دهدشت و به فاصله 150 متري جنوب کاروانسرا واقع شده است. مسجد از جمله آثار دوره اسلامي و صفوي دهدشت است. بنا شامل حیاط، شبستان و بخش وضوخانه است.
تپه و نقش برجسته
نقوش برجسته تنگ سروك: در میان کوه هاي متعددي که در کنار یكدیگر در بخشي از کهگیلویه و بویراحمد صف
از » گردونه سروهاي کوچك « کشیده اند، تنگه اي به نام سرلك یا سروك وجود دارد که در فارسنامه ناصري به معني
آن نام برده شده است. این نقوش در فاصله 50 کیلومتري شمال بهبهان، بخش لیكك شهرستان کهگیلویه قرار دارد و
قدمت آن به 299 میلادي یعني به دوره اشكاني مي رسد. در این مكان سه ستون سنگي یكپارچه و بلند دیده
مي شود که بر روي آن ها نقش افراد مختلف در حالت هاي گوناگون حجاري شده اند و مي توان آن ها را از لحاظ
زیبایي با نقوش برجسته تخت جمشید مقایسه کرد. هر یك از این ستون ها به خط نوشته هایي آراسته هستند که
نشان دهندة خطوط باستاني است. این نقش برجسته که بر صخره اي در یك دره بلند از پایه هاي زاگرس در
شهرستان کهگیلویه تراشیده شده، به یك شاهزاده الیمائید که یك شاهزاده نشین تابع اشكانیان بوده منسوب است.
سیاح روسي( تشخیص داده شد و ( » آقاي بارون دبود « نقوش برجسته تنگ سروك در سال 1841 میلادي به وسیله
براي اولین بار آقاي الستین در کتاب موسوم به جاده هاي قدیم ایران غربي منتشر شد. از تاریخ1952 آقاي هنینگ
این نقوش و کتیبه هاي آن را با دقت مورد مطالعه قرار داد. در تنگ سروك حداقل چهار مجموعه نقش برجسته
موجود در سنگي که از کوه جدا شده و به شرح زیر مي باشد:
- اولین نقش دو نفر را در حال ایستاده نشان مي دهد که هر دو قبا و شلواري به سبك لباسهاي عهد اشكاني
پوشیده اند. نماي شرقي این تخته سنگ شخصي را نشان مي دهد که روي تختي دراز کشیده در حدود 600 متر
دورتر در مجموعه اي از نقوش برجسته دیگري است که احتمالا قسمت اصلي این مجالس را نشان مي دهد.
- روي نماي غربي تخته سنگ اولي، نقوش در سه ردیف دیده مي شود که در نقوش دیگر بهتر محفوظ مانده اند.
در ردیف بالا از قسمت چپ ابتدا فردي که شاید شاه باشد روي تختي نشسته در طرفین او اشخاصي ایستاده اند، در
نقش وسط سواري به شیري حمله کرده است و در بالاي او کتیبه اي به خط پهلوي اشكاني دیده مي شود. در ردیف
پایین مردي با یك شیر در حال جنگ است. در طرف شمال غربي این تخته سنگ یك نفر روحاني در کنار
آتشداني ایستاده و آتشدان روي سكوي سه طبقه اي قرار دارد. روي طبقه زیرین این سكو کتیبه اي به خط پهلوي
اشكاني است. روي نماي شمالي آن نیز مجلسي در دو طبقه نمایانده شده است. در طبقه بالا مردي خوابیده و تاجي
در دست دارد و بر روي دست چپ خود لمیده است و در سمت چپ این شخص سه سرباز نیزه به دست دارند و در
لابلاي آنها سه خط به زبان پهلوي اشكاني نوشته شده است. در طبقه زیرین شبیه سه نفر نمایان است که کمي پاك
شده است.
- به فاصله کمي در طرف شمال این تخته سنگ نقش برجسته دیگري است که روي نماي جنوبي آن یك اسب
سوار نشان داده شده است.
- در حدود شش متر دورتر یك تخته سنگ دیده مي شود مه از کوه بیرون آمده و روي آن مجالس مذهبي مانند،
اشخاصي که در کنار آتشدان نقش شده است دیده مي شود.
هنینگ زمان این نقوش را در حدود آخرین ربع قرن دوم میلادي یا اوایل قرن سوم مي داند. شاهزاده اي به صورت
سواري مصور شده است که شیري را مي کشد و یا با دشمني جنگ تن به تن مي کند و این براي اجتماعي که بر
چشت اسب زندگي مي کنند تصویري مطلوب است. در جاي دیگر همان شاهزاده دیده مي شود که ایستاده و بزرگتر
از اشخاص دیگر در صحنه است و شاهزاده اي را به تخت مي نشاند، بعد در برابر یك قربانگاه که به شكل تخته
سنگ مخروطي شكل است و دیهیمي روي آن قرار دارد به ستایش ایستاده است. سپس در طرف چپ قربانگاه بر
روي یك تخت که بر پایه سه عقاب قرار دارد به طرز ایرانیان نشسته و دست راست خود را با حلقه مظهر قدرت به
سوي دو تن از سران تابع خود گسترده است. کمي دورتر مجلسي است که در آن یك ایزد به شاهزاده اي مقام مي
بخشد و پس از آن صحنه جنگ یك شاه که بر اسبي سوار است و خود و الستین زره بر تن دیده مي شود که با نیزه
خود به دشمن حمله مي کند. این نقوش برجسته مشابه نقش رستم است که مي توان آن ها را به بهرام دوم ساساني،
بهرام سوم ساساني، هرمز دوم و شاهپور دوم نسبت داد. بعضي جنبه ها در این مجسمه هاي صخره اي مشترکند. در
همه این نقوش جنگاوران سوار بر اسب هستند. تنها سلاح مورد استفاده آنها نیزه بلند است و فاتح در سمت چپ
لوحه قرار دارد. تعداد افراد نقوش تنگ سروك 40 نفرند. حیوانات شامل هفت نقش دو اسب، دو شیر و سه پرنده
است. در این نقوش سلاح ها عبارتند از نیزه بلند، شمشیر، خنجر، گرز، تبرزین، چماق، کمان، تیر، ترکش و نقش
پرچم. یكي از مشخصات مهم اثر تنگ سروك نمایش چهره کامل انساني است که هم با آثار اشكانیان و هم با آثار
ساسانیان متفاوت است.
آب انبار
آب انبار بافت تاریخي دهدشت: در منتهي الیه جنوب شرقي بافت تاریخي دهدشت و بعد از ارگ تاریخي شهر بنایي
واقع شده که به آب انبار معروف شده است. این بناي استوار که با گچ، سنگ و ساروج ساخته شده، شامل بناي
اصلي آب انبار و احتمالاً اتاقي براي محافظین آب انبار است. بنا به شیوه بناهاي بافت تاریخي شهر و با اجراي طاق
جناغي ساخته شده است. براي ذخیره آب سه استخر که هر کدام با دیوارهایي از همدیگر جدا شده اند، ساخته شده
که آب از بخش جنوبي وارد حوض اول مي شده است. این آب پس از رسوب گذاري وارد حوض هاي بعدي شده
که در پایان آب زلال به دست مي آمد. در سقف تعدادي نورگیر تعبیه شده است. ورودي بنا در جهت غرب آن و با
چند پلكان ساخته و براي اینكه نفوذ آب و نم باعث تخریب دیوارهاي بنا نشود، کف و بدنه آب انبار با لایه هاي
متعدد ساروجي پوشانده و عایق بندي شده است. در سال 80 تعمیرات سقف و نماسازي جلو و پشت بنا صورت
گرفته است. فضاي داخلي آب انبار داراي ساختاري با پوشش طاق و قوس است که از سقف نورگیري مي شود و
در آن فضاي تاریك، این نور مرکزي به کف تا انتهاي آب انبار ریتم جالبي را ایجاد کرده است. آب انبار دهدشت
به دوران صفویه تعلق دارد و به شماره 3565 در فهرست آثار تاریخي به ثبت ملي رسیده است. این بناي تاریخي
که در حال مرمت است، در مالكیت سازمان میراث فرهنگي، صنایع دستي و گردشگري است.
آتشکده ها
آتشكده خیرآباد: این اثر تاریخي در سمت راست جاده دهدشت بهبهان و در یك کیلومتري شمال روستاي
خیرآباد و در طرف چپ رودخانه خیرآباد واقع شده که به دوره ساساني مربوط است. این بنا که به » ده وه «
چهارطاقي یا آتشكده خیرآباد شهرت دارد، ساختماني است مربع شكل با اضلاع متساوي 11 متر که با استفاده از
گچ و لاشه سنگ ساخته شده است. این بناي تاریخي در چهارطرف اصلي داراي چهار طاق است که بر روي چهار
پایه ساخته شده و بر فراز آن گنبدي وجود داشت که اکنون دیگر نیست. این آتشكده یكي از قدیمي ترین و
معروف ترین آتشكده هاي این منطقه و واجد ارزش هاي تاریخي و نیز زیارتگاهي براي زرتشتیان مي باشد.
آتشكده هاي گل سرخدان: این سه آتشكده هر یك به فاصله 24 متري دیگر بنا شده است."مقدسي" از این
آتشكده ها با نام" کتیبه المجوس" یا" آتشكده آتش پرستان" نام مي برد. این بناها در پاي کوه گچي تیزنگ واقع
شده اند و ظاهر بناها خصوصاً گچ بري هاي داخل آن ها، نشانگر اهمیت آتشكده ها در نزد مردم باستان ایران بوده
است. مرم محلي این سه گنبد را سه گنبدان مي نامند.
پل ها
پل هاي پاتاوه: این پل ها در 15 کیلومتري کوه دنا در بویر احمد سفلي که دیواره هاي بلند و غیرقابل عبوري دارد
قرار گرفته است و آثاري همراه با پلهایي بزرگ و قلعه هایي مشرف بر رودخانه قرار گرفته اند. این ناحیه به دلیل
ویژگي هاي اقلیمي و جغرافیایي، یكي از راههاي اصلي تیسفون، استخر و شوش، بهبهان و اصفهان بوده که کاروانیان
از آن عبور مي کرده اند. بر همین اساس، پلهاي بسیاري در این منطقه بنا شده است. جاده ها و پلها که احتمالاً به
دوره پیش از اسلام تعلق دارند، در دوره هاي بعدي، به تدریج مورد بازسازي قرار گرفته اند. یكي از بزرگترین این
پلها که آثار آن بهتر باقي مانده، در میان سه پل جنوبي گردنه خرسان قرار دارد. اتاقها، پایه ها و ملزومات دیگر آن
همانند آثار دهدشت است و به دوران صفویه مربوط مي باشد.
پل هاي باستاني خیرآباد(پل سفلایي): در نه کیلومتري خیرآباد گچساران، ویرانه هایي از دو پل و یك چهار طاقي
باقي مانده است. پل پاییني، داراي طاقي است که ارتفاع آن به 60/6 متر مي رسد. دیواره سنگي آن به کلي شكست
و دیواره شرقي آن سنگ هاي ساختماني مشخص دارد که ویران شده و فرو ریخته است. در مجموعه آثار این
محوطه، بقایاي پل بالایي خیرآباد، چشم گیرترین اثر تاریخي است. این اثر با 130 متر طول در سمت راست کناره،
سه گذرگاه داشت که در امتداد آن پایه هایي به بزرگي 10*10 متر احداث شده بود. پهناي جاده اي که از روي این
پل مي گذشت، حدود هشت متر بود که به وسیله دیواري با یك متر بلندي حفاظت مي شد. بناي این پل ، به اواسط
دوره اولیه اسلامي مربوط است و دست کم سه نوسازي بزرگ )که آخرین آن در زمان سلسله صفویه صورت
گرفته( بر روي آن انجام شده است.
تخت شاه نشین)پایه پل): این اثر که پایه اي از سنگ هاي حجاري شده دارد، با آثار دوران هخامنشي واقع در جاده قدیمي بین خوزستان و فارس)بهبهان دهدشت پاتاوه( قابل مقایسه مي باشد. این اثر در 5/1 کیلو متری جنوب غربي روستاي پاتاوه شهرستان یاسوج واقع شده است.
سایر پل ها: پایه هاي پل قدیمي کنا، پل تاریخي خیري و محمدخان، پل دختر، پل بریده و پل پریم )پرین( از دیگر
پل هاي تاریخي این استان به شمار مي روند.
کاروانسرا
کاروانسراي بافت تاریخي دهدشت: کاروانسراي بافت تاریخي دهدشت در ضلع غربي بافت تاریخي دهدشت و در
کنار مجموعه حمام کاروانسرا، امامزاده ابراهیم و امامزاده جابر واقع شده است. بناي فوق از جمله آثار شهر دوره
اسلامي صفوي است که با دو ورودي در شمال و جنوب ساخته شده است. بنا شامل حیاط و حجره هاي چهار طرف
آن است. تعداد این حجره ها 38 عدد و بعضي از آنها به همدیگر راه دارند. بنا با سنگ و گچ که از معادن اطراف
شهر تأمین مي شده، ساخته شده است. کف حیاط با سنگ هاي لاشه اي بزرگ سنگ فرش شده و سطح حیاط اندکي
پایین تر از کف حجرات است. در حیاط چاه آبي براي تامین آب موردنیاز کاروانیان به چشم مي خورد. حجره ها با
طاق هاي جناغي پوشش داده شده و همگي یك ایوان کوچك در جلوي خود دارند. در داخل ایوان ها طاقچه هایي
براي گذاشتن اشیا و نیز دودکش تعبیه شده است. یك راه پله مارپیچ در ضلع شمالي ارتباط حیاط با پشت بام را
تسهیل مي کرده است. این کاروانسرا که به طور کامل تخریب شده بود که در سال 1369 با آزادسازي منطقه
دهدشت، در قسمت پي بنا در عمق دو متري مورد شناسایي قرار گرفت و عملیات خاکبرداري و آوار برداري از آن
آغاز شد. در عملیات خاکبرداري تمام قسمت هاي بنا مشخص شد. بعد در سال هاي 78 و 79 اقدامات مرمتي شامل
سنگ فرش حیاط، آجرکاري پوشش بام، تعمیر حجرات جلوي کاروانسرا انجام شده است. البته هم اکنون نیز این
بناي تاریخي در حال مرمت است. این کاروانسرا 1600 متر مربع مساحت دارد. کاروانسراي بافت تاریخي دهدشت
که در مالكیت سازمان میراث فرهنگي است، در سال 1379 با شماره 3551 در فهرست آثار تاریخي به ثبت ملي
رسیده است.
کاروانسراي تل گندم کش محمد آباد: از دیگر کاروانسراهاي تاریخي استان کهگیلویه و بویر احمد مي توان به
کاروانسراي تل گندم کش محمد آباد اشاره کرد. این بناي تاریخي در شهرستان کهگیلویه و یك کیلومتري غرب
روستاي بواي سفلیدوران قرار شده و به دوره صفویه تعلق دارد.
بازار
بازار دهدشت: محدوده اي که تحت عنوان بازار دهدشت از آن یاد مي شود، شامل محوطه اي گسترده که تقریبا شهر
را به دو نیمه تقسیم کرده است. این محوطه که در داخل بافت تاریخي شهر دهدشت واقع شده از یك راسته بازار به
طول حدود 500 متر که از حدود مسجد جامع شروع و تا محدوده کاروانسرا و امامزاده جابر کشیده شده است. در
داخل این راسته حجره هاي بازاریان در اندازه هاي گوناگون ساخته شده است. حجرات با گچ و سنگ و به صورت
سرپوشیده بوده است. داخل بازار معبرهایي به مراکز مهم شهر کشیده و از آن طریق ارتباط بازار با این مراکز برقرار
مي شده است. در پشت حجرات انبارهاي ذخیره کالا و سراهاي تجارتي واقع شده بود که در واقع معاملات تجاري
و خرید و فروش هاي مردم در این مكان ها صورت مي گرفت. بازار به قسمت هایي تقسیم شده بود و تقریباً هر
قسمت آن به خرید و فروش نوع خاصي کالا اختصاص داشت. معبر راسته بازار به نسبت حجرات هر قسمت و نوع
خرید و فروش کالا بزرگ و یا کوچك بوده است. در سال هاي 77و 80 کار خاکبرداري محدوده بازار انجام شده و
تقریباً قسمت هاي عمده آن از زیر خاك بیرون آورده شده است.
خانه ها
خانه چراغ چشم: یكي از این بناهاي تاریخي دهدشت که میزان تخریب عناصر معماري آن بسیار شدید است،
ساختمان قدیمي عبدالمحمد چراغ چشم مي باشد. ساختمان قدیمي عبدالمحمد چراغ چشم در مالكیت سازمان
میراث فرهنگي، صنایع دستي و گردشگري است که این سازمان در حال حاضر مشغول مرمت و احیاي این بناي
تاریخي است. مصالح به کار رفته در این بناي تاریخي لاشه سنگ، گچ ساروج و آهك است و نوع سازه آن نیز
تاق، تویزه و گنبد است. ساختمان قدیمي عبدالمحمد چراغ چشم بنایي است که در داخل بافت تاریخي شهر
دهدشت و شمال امامزاده جابر واقع شده و از دوران با شكوه صفویه به یادگار مانده است. این بنا که در سال 1382
با شماره 8418 در فهرست آثار تاریخي به ثبت ملي رسیده است، 980 متر مربع مساحت دارد.
بناي تجارت خانه: یكي دیگر از بناهاي واقع شده در بافت تاریخي دهدشت که میزان تخریب عناصر معماري آن
بسیار شدید است، تجارت خانه دهدشت مي باشد. بناي تاریخي تجارت خانه در محدوده بافت قدیمي دهدشت و
نزدیك امامزاده جابر واقع شده است. مصالح به کار رفته در این بنا سنگ، گچ و شفته آهك است و سازه آن نیز از
نوع دیوار، تاق و قوس مي باشد. ساختمان تاریخي تجارت خانه در عرصه 450 متر مربع و در اعیان)زیر بنا(100
متر مربع مساحت دارد. این بناي تاریخي که به دوران صفویه تعلق دارد، در مالكیت بخش خصوصي است. بناي
تجارت خانه با شماره3566 در فهرست آثار تاریخي به ثبت ملي رسیده است و از سوي سازمان میراث فرهنگي،
صنایع دستي و گردشگري استان در حال مرمت است.
سایر خانه ها و عمارت ها: بناي عمارت خانه آقاي محمد قلي کریمي، خانه آویش، خانه تاریخي آقاي عبدالمحمد
خلیلي، خانه درویش بوذر جمهري، خانه طاهر فرهنمدیان، خانه علي پناه برسیا، خانه علي همایون خواه، خانه
غلام رضانوید، خانه فرج اله بیژن زاده، خانه قدیمي زهرا پارسیان خواه، خانه قدیمي ضرغام آذرکیش، خانه میرزا
از دیگر بناهاي تاریخي این استان به شمار مي روند.
قلعه ها
قلعه هاي این استان به چهار دوره تاریخي تقسیم مي شوند که عبارتند از: 1- قلاع قبل از اسلام که بیشتر به قلعه
هاي دختر معروفند 2- قلاع دوران اسلامي که به علت نهضت هاي فرقه اي و قومي در تاریخ مورد توجه و
معروف بوده اند 3-قلاع دورات اتابكان فارس 4-قلاع عهد تیموري و صفوي که به قلاع ایل در ادوار گذشته
مربوطند.
قلعه چص گچ: محل قلعه چص در حدود 30 کیلومترى جنوب غربى دهدشت در میان کوه هاى گچى به طول و عرض 2*3 کیلومتر و در جوار آتشكده هاى سه گنبدان )گل سرخدان( قرار گرفته است.
دژ سلیمان: این قلعه که احتمالاً از قلعه هاي جنبش اسماعیلیان است، در کنار روستاي سلیمان و در حدود 15 کیلومتري جنوب غربي شهرستان گچساران قرار دارد.
قلعه مانگشت: قلعه مانگشت مهم ترین قلعه عصر اتابكان لرستان، است. اتابك افراسیاب(688-695 ه.ق) بعد از
تجزیه ایالات کهگیلویه از فارس و پیوند آن به لرستان در اثر فشارهاي وارده ناگزیر شد به این قلعه پناه ببرد، اما
پس از لغو الحاق کهگیلویه به لرستان توسط ارغون خان مغول (680-690 ه.ق) افراسیاب از دژ مانگشت فرود آمد. این دژ که در حدود 2 کیلومتري دره بهمئي قرار دارد، مرز مشترك ایلات جانكي و بهمئي است.
قلعه هاي دختر: قدمت این گونه قلعه ها به عهد مهرپرستي، خداي مادینه و فرشته باروري ایرانیان قدیم مربوط مي
شود. قلعه هاي دختر معمولاً جایگاه آتشكده هاي بزرگ و کوچكي بوده اند و به فرشته باروري اهدا شده اند.
بسیاري از آن ها در نواحي مختلف این استان به همین نام معروف شده اند. از جمله این قلعه ها مي توان به قلعه
دختر دشمن زیاري، قلعه دختر کلانك تراب، قلعه دختر امامزاده، قلعه دختر گود سرخ اشاره کرد.
حمام ها
حمام کهیار: حمام تاریخي کهیار در غرب بافت تاریخي شهر دهدشت و در مجاورت کاروانسرا واقع شده است. بنا
شامل گرم خانه، میان در و رختكن است و ورودي آن در بخش جنوبي تعبیه شده است. ورودي به شكل زیبا و با
اجراي مقرنس کاري ساخته شده است. بعد از گذشتن از راهرو وارد بخش رختكن مي شویم. این بخش از یك
حوض بزرگ در زیر گنبد اصلي و دو حوض کوچك تر تشكیل شده است. دور تا دور حوض مرکزي را سكویي که
در داخل آن مكاني براي گذاشتن کفش و لباس تعبیه شده بود، فرا گرفته است. کف رختكن از سنگ هاي بزرگ
پوشانده شده است. حوض ها با ساروج و گچ و سنگ ساخته شده و از طریق لوله هاي تمپوشه اي به همدیگر راه
پیدا مي کرده است. رختكن به صورت متقارن است و هر دو ضلع قرینه همدیگر هستند. با استفاده از راهرویي وارد
بخش گرم خانه مي شویم. این بخش از یك فضاي مسقف گنبددار و تعدادي نمره به علاوه حوض هاي ذخیره و گرم
کردن آب تشكیل شده است. بنا در سال 77 به طور کامل خاکبرداري و در سال 78 تعمیراتي اضطراري در آن
صورت گرفته است. بدنه بیروني این حمام که در مقابل کاروانسراي دهدشت واقع شده، چندي پیش مرمت گردیده
است و سر در حمام نیز دوباره اجرا شده و ناودان هاي سنگي نصب و اطراف بنا هم زه کشي شده است. سر در
ورودي گنبدي شكل که در زیر گنبد آن تزیینات زیبایي به شكل هشت ضلعي بكار رفته است. بخش میان در که
بین گرمخانه و سر بینه واقع شده، با یك پیچ خمي طراحي شده و مانع از تبادل مستقیم، حرارت و دید مستقیم به
بخش گرمخانه مي شود. گرمخانه حمام در سطحي پایین تر از سربینه با غرفه هایي در اطراف که حوضچه هایي در
آنها مي باشد، جهت استحمام و آبتني بوده است. آب حمام پس از انتقال از چاه و حوض آب از بیرون توسط لوله
)تنبوشه هاي سفالي( به بخش اصلي و پس از گرم شدن به حوضچه ها و سرویس هاي بهداشتي و نقاط دیگر حمام
هدایت مي شده است. انبار هیزم، آتشدان و تون حمام در پشت گرمخانه واقع شده است که هواي گرم آتشدان پس
از طي مسیر گربه روهاي زیر گرمخانه از طریق کانال هایي به پشت بام حمام هدایت مي شده اند و باعث گرم شدن
کف و بدنه حمام مي شده است. حمام تاریخي کهیار در مالكیت سازمان میراث فرهنگي است و 1200 متر مربع
مساحت دارد. این بنا به شماره 3555 در فهرست آثار تاریخي به ثبت ملي رسیده است.
حمام شرقي: در داخل بافت تاریخي دهدشت، چهار گرمابه تاریخي قرار دارد که معروف ترین و شاخص ترین آنها،
گرمابه ضلع شرقي است. این بنا تنها اثري است که در ساخت آن آجر به کار رفته، زیرا در ساخت دیگر بناها و
آثار این بافت از سنگ و گچ استفاده شده است. حمام شرقي )حمام ارگ( در ضلع شرقي بافت تاریخي دهدشت و
به فاصله 50 متري از حمام محمد و 100 متري از امامزاده معصوم واقع شده است. این بناي دوره اسلامي، در شهر
تاریخي دهدشت و احتمالاً در دوره صفویه ساخته شده است.
حمام ها از گرم خانه و رختكن تشكیل شده است. رختكن شامل محوطه اي مستطیل شكل که از سه حوض فواره اي
بسیار زیبا تشكیل شده است. کف این بخش با سنگ هاي بزرگ پوشانده شده و بدنه و کف حوض ها با ساروج
اندوده شده است. آب از طریق لوله هاي تمپوشه اي وارد این بخش و حوض هاي آن مي شد. دور تا دور حوض
وسط، فضاهایي براي رختكن و گذاشتن البسه تعبیه شده بود. بعد از عبور از رختكن با راهروي دیگر وارد فضاي
گرم خانه مي شویم . این فضا از تعدادي حوض به علاوه فضایي مستطیل شكل در وسط حمام تشكیل شده است. این
بناي تاریخي که به شدت تخریب شده، از سوي سازمان میراث فرهنگي در حال مرمت است. حمام ضلع شرقي
700 متر مربع مساحت دارد. این بنا در سال 1379 با شماره 3566 در فهرست آثار تاریخي به ثبت ملي رسیده
است.
حمام محمد: بناي زیبا و تاریخي حمام محمد در ضلع شرقي بافت تاریخي شهر دهدشت و به فاصله اندکي از
مسجد جامع شهر واقع شده است. بنا شامل گرم خانه، رختكن و بخش شاه نشین است. ابعاد این بناي ارزشمند 30*22
متر مي باشد. ورودي حمام در ضلع شمالي بنا و از طریق کوچه مجاور حمام صورت مي گرفته است. بخش رختكن و بخش شاه نشین هر دو در داخل یك مجموعه هستند که به وسیله پلكاني به یكدیگر راه دارند. با عبور از
دالاني کوچك وارد بخش گرم خانه و حوض ها مي شویم. در این بخش در کف حمام ستون هایي تعبیه شده که کف
روي آنها بوده و در مواقع گرم کردن آب حرارت به زیر کف هدایت و موجب گرم شدن محوطه گرم خانه و
یكنواختي محیط شده است. دود اضافي نیز از طریق دودکش هاي تعبیه شده در دیوار به بیرون هدایت مي شد. آب
نیز از طریق لوله هاي تمپوشه اي وارد حوض ها و پس از گرم شدن تقسیم مي شده است. در زمستان 79 کار
خاکبرداري و در بهار 80 کار تعمیرات آن انجام شده است. این بناي تاریخي که در مالكیت سازمان میراث فرهنگي
است، هم اکنون نیز در حال مرمت مي باشد. در این بخش از مرمت، درب اصلي ورودي حمام محمد مسدود بوده
که آن را باز نموده اند و عملیات پاکسازي و سبك سازي پشت بام و مرمت قسمت هاي فرو ریخته در آن صورت
گرفته است. ساختار حمام شامل دیوار، طاق و گنبد است و مصالح بكار رفته در آن سنگ، گچ و شفته آهك است.
حمام محمد 800 متر مربع مساحت دارد و یادگاري از دوران با شكوه صفویه است. این بنا به شماره 6303 در
فهرست آثار تاریخي به ثبت ملي رسیده است.
بقعه ها
بقعه امامزاده بي بي حكیمه )س(:خواهر امام رضا)ع( در شهرستان گچساران به صورت طبیعي در دل کوه و در
حفره اي محفوظ احداث شده که در طول سال و بخصوص در ایام نوروز زیارتگاه عده زیادي از سراسر ایران
وحتي کشورهاي حاشیه خلیج فارس است. در نزدیكي امامزاده چشمه آب گرمي وجود دارد که زائرین از آن براي
شفا استفاده مي کنند. این بقعه متبرکه در 100 کیلومتري جنوب غربي گچساران واقع گردیده و داراي جاده دسترسي
آسفالته بوده و بهترین زمان زیارت و بازدید از این مكان زیارتي سیاحتي، از ابتداي پائیز تا پایان فروردین )به
لحاظ شرایط اقلیمي وهواي گرم( مي باشد.
آرامگاه امیر لالپا: به فاصله تقریبي 35 کیلومتري جنوب شرقي کهگیلویه، در میان دو رشته کوه موازي، کوه سیاه
)جهت غربي( و کوه سفید )جهت شرقي( یك گورستان تاریخي وجود دارد که به دلي مهربان یا مهرگان معروف
است. کنار گورستان جدید و قدیم آن تعدادي سكه مربوط به شاهان ایلامي خوزستان به دست آمده است.
معروف است و به خاندان جمال الدین عمر لالپا، عموزاده » امیرلالپا « آرامگاهي نیز در آنجا وجود دارد که به نام قبر
اتابك از اتابكان بزرگ تعلق دارد. بناي این آرامگاه چهارگوش، چهار متر طول، سه متر عرض و چهار متر ارتفاع
دارد و با سنگ هاي منظم تراشیده و ساخته شده است. بر بدنه آن با خطي نامنظم عبارت قبر امیر علیا سراج الدین لالپا
دیده مي شود.
قبر شاپور: در محلي که امروزه پارك جنگلي شهر دهدشت در آن واقع شده است، قبري چهارگوش با مصالح سنگ
و گچ وجود دارد که محلي ها آن را قبر شاپور ساساني مي دانند. این نام با اسم بلاد شاپور بي مناسبت نیست. این
گور احتمالاً به جهت سبك جدید ساختماني به دوره قاجاریه مربوط است.
بقعه امامزاده حسن: این بقعه در شمال شهر یاسوج بعد از روستاي مریواني قرار دارد و بناي ساده اي است که در
کنار یك درخت سایه گستر و در میانه قبرستاني ساخته شده است. در کنار این اطاقك گلین، درخت سبز و پرشاخ
مي نامند . ظاهراً درخت را نبریده اند و این خود دلیلي بر تقدیس » چش میزه « و برگي سایه گسترده است که آن را
آن درخت و اعجاز امامزاده حسن مي باشد. چشمه اي نیز در کنار بقعه امام زاده که معمولاً در زمستان یخ مي بندد،
وجود دارد. یخ هاي این چشمه شصت روز پس از نوروز آب مي شود. مردم بومي زمان آب شدن یخ هاي چشمه را
از روزگاران قدیم مبدأ کارهاي کشاورزي ، باغداري و شباني و تقویم بومي براي زراعت و گله داري و حرکت و کار
و کوشش کشاورزي قرار داده اند.
بقعه امامزاده قاسم: در شمال غرب یاسوج در روستاي گوشه، بقعه ساده اي وجود دارد که به اعتقاد مردم مدفن
امامزاده قاسم است که در 15 کیلومتري یاسوج به بابا میدان و در کنار رودخانه در زیر درخت بلوطي از نظر ناپدید شده است . نقطه اي را که امامزاده قاسم در آن ناپدید شده اس بلی هوشیا می نامند. بلی به معنای درخت و هوشیا به معنای حصار بلوط است. مردم بومي سنگي که گویا امامزاده قاسم بر روي آن خوابیده، مقدس مي شمارند و بدان
نیایش مي کنند.
بقعه امامزاده پهلوان: در مسیر یاسوج، خارج از جاده اصلي در دل کوه آرامگاه امامزاده اي وجود دارد که در
محل به آن امامزاده پهلوان مي گویند. بناي این امامزاده تنها از یك اطاق تشكیل شده است. دیوار خارجي و سطح
گنبد آن با گچ سفید اندود شده اند . در مجاورت امامزاده سنگ مزارهاي زیبایي مشاهده مي شود که نوشته ها و
نقوش روي آن ها حاکي از اعتقادات همین مردم است.
امامزاده عبدالله: بین راه یاسوج در روستایي به نام نقاره خانه ، بقعه و مزار امامزاده عبدالله واقع شده است. اطراف آن
را مزارهایي با قدمت بسیار زیاد فرا گرفته اند. نقوش بسیاري بر روي سنگ قبرها حجاري شده که اینك نیز مشهود
است. نقوشي همچون سواران شمشیر به دست در حال رزم با شیر و گاو و نشانه ها و علامت نمادین دیگر همچون
ستاره هاي چندپر، خورشید و اسلحه هاي سرد و گرم خطوط آنها نیز اکثراً فارسي و عربي است. علائم و نشانه هاي
سنگ قبرهاي پیرامون این امامزاده نشانگر جنس مدفون و مقام شجاعت مردان در نبردها مي باشد.
امامزاده پنجه خل: در شهر قدیمي و تاریخي دهدشت آثار معماري بسیار زیبایي از دوران صفویه برجا مانده که تا
کمر در خاك نشسته اند و بیننده را کنجكاوانه به دیدار فرا مي خوانند. در میان بافت قدیمي این شهر، گنبد چندین
امامزاده جلب توجه مي کند که در کمال زیبایي و سادگي ساخته و پرداخته شده اند. امامزاده پنجه خل یكي از
امامزاده هاي این منطقه است. ساختمان این امامزاده از چند طبقه تشكیل شده است. امامزاده حیاطي بسیار زیبا دارد
که حوضي تراشیده از سنگ در وسط آن است. در قسمتي از محوطه آن نیز چندین مزار قدیمي وجود دارد که در
گذرگاه زمان به فراموشي سپرده شده اند. سردر امامزاده کتیبه حجاري شده اي است که بر روي آن با خطي بسیار
خوش آیات قرآن کریم حك شده است. در داخل امامزاده معماري زبردست با پائین بردن سطح کف، زائرین را به
احترام امامزاده، دعوت به خم شدن مي نماید و زائر با داخل شدن در آن، قدم به فضایي تاریك و روحاني مي گذارد.
حضور ستون هاي متعدد، اتاق را جلوه اي خاص بخشیده است. اولین نكته اي که نگاه بیننده را مجذوب مي کند،
پرداخت زیباي طاقچه هاي متعدد روي دیوارهاست. مزار امامزاده در وسط اتاق قرار دارد و روي آن را نیز با پارچه
سبز رنگي پوشانیده اند.
بقعه امامزاده چله خان: این امامزاده در مرده شهر دهدشت واقع شده است. بناي امامزاده ترکیبي از یك اتاق بزرگ
که ویران شده، یك محوطه اي در زیر گنبد و یك اتاق پهلویي است که از سنگ ساخته شده است . گنبد امامزاده از
خارج به شكل کندو است و این شكل بام سازي مقابر در خوزستان نیز معمول بوده است. جدار داخلي گنبد با
گچ بري هایي به شكل استالاکتیت تزئین شده است. اطاقي که به وسیله گنبدي نوك تیز )هرمي( پوشیده شده، در
شمال سه پنجره داشته است که اکنون مسدود شده اند. این پنجره ها در اصل رو به اطاق بزرگي باز مي شدند . یكي از
نرده هاي مرمري پنجره ها با تزئینات ستاره اي شكل هنوز باقي مانده است.
بقعه خضر: در بخش غربي شهر دهدشت بقعه اي معروف به خضر وجود دارد این زیارتگاه جایگاه حاجت خواهان و معتقدان محلي است . ساختمان آن چهارگوش و کوچك است که چندین بار بازسازي شده است.
امامزاده شاه عباس: این آرامگاه در غرب دو گنبدان و در لیشتر واقع شده و بنایي چهارگوش با گنبدي بزرگ است.
بر سطح دیوارهاي امامزاده آثاري از تزئینات زیباي گچ کاري و مقرنس کاري دیده مي شود. با توجه به سبك بناي
امامزاده ، به نظر مي رسد که بنا از آثار دورة قبل از صفویه است.
سایر امامزاده ها: از دیگر امامزاده هاي استان مي توان به امامزاده هاي سیدعیس، مختار، محمود، شاهزاده قاسم و
فرج الله در شهرستان بویراحمد، امامزاده امیر شهریار، علي سادات، محمدباقر، معصوم و معصومه، یحیي، شاهزاده
سلیمان، سید عمادالدین در کهگیلویه و امامزاده هاي امیر جوان، امیر حمزه، پیر مؤمن، سید فخرالدین، علي جامي،
سلطان محمدشاه، میرحسین جلال در گچساران اشاره کرد.
جاذبه های طبیعی
کوه ها
کهگیلویه و بویراحمد منطقه ناهمواري است. حدود سه چهارم مساحت منطقه از ارتفاعات و تپه ماهورها تشكیل
شده است. دشتها تنها یك چهارم مساحت را تشكیل مي دهند. بلندترین نقطه در این استان قله دنا واقع در
شهرستان دنا با ارتفاع 4409 متر و پست ترین نقطه آن چره زن در جنوب غربي بي بي حكیمه در شهرستان
گچساران مي باشد که 197 متر از سطح دریا ارتفاع دارد. کوههاي این استان از رشته کوههاي زاگرس به شمار مي
روند که در شمال با داشتن یخچال هاي طبیعي سرچشمه رودهاي پرآب هستند. کوههاي مهمي همچون کوه خائیز
در جنوب دهدشت، کوههاي نیل و حجال در شمال شرق یاسوج، کوه خامي در شمال شرق گچساران، کوه نور) نیر(
در مرکز استان، کوههاي سیاه وسفید در بهمئي و شرق لنده و کوه دل افروز در شمال و کوه ساورز از مهمترین
کوههاي استان به شمار مي روند.
قله دنا: دنا بلندترین قله رشته کوه هاي زاگرس در غرب ایران است. ارتفاع این قله 4409 متر است و در 35
کیلومتري شمال غربي شهر یاسوج در شهر سي سخت جاي گرفته است. شهرستاني که این قله در آن قرار دارد نیز
شهرستان دنا نام دارد . مهمترین قلل مرکزي دنا عبارتند از: لوکوره هاي مرکزي و جنوبي، کل گردل، موروگل، قاش
مستان، برج آسماني و ماش . بلندترین قله کوه دنا قله قاش مستان، با ارتفاع 4450 است. تمام این قلل را مي توان
از روستاي خفر صعود کرد. جاده اي آسفالته به طول 70 کیلومتر این روستا را به سمیرم وصل مي کند. تنها جان
پناه جبهه شمالي قلل دنا در بالا دست این روستا قرار دارد. از مبدأ روستاي خفر بسته به این که به کدام یك از قلل
مرکزي فوق بخواهیم صعود کنیم مسیرهاي متعددي وجود دارد. مهمترین مسیر همان مسیر مالرویي است که از تنگ
قاش مستان به محلي به نام تله دژ مي رود که جان پناه در آن قرار دارد. راه سپس وارد تنگ موروگل شده پس از
عبور از روي یخچال موروگل درگردنه موروگل به ارتفاع 4175 متر به خط الرأس اصلي مي رسد. قله موروگل به
ارتفاع 4420 متر در سمت راست و قله قاش مستان به ارتفاع 4450 متر در سمت چپ گردنه موروگل واقعند .
ادامه خط الرأس از موروگل به سمت شمال غرب ما را به رشته تل گردل و سپس به رشته کوه لوکوره وقلل مختلف
آن مي رساند و از قله لوکوره مرکزي با پیمودن یك بریدگي مي توان به قله لوکوره غربي رفت که در حد فاصل
قلل مرکزي و قلل شمالي است ، ادامه خط الرأس از قله قاش مستان به سمت جنوب شرقي ما را به قلل برج
آسماني و ماش مي رساند. البته از مبدأ خفر دست یابي سریع به لوکوره ها و قله کل گردل امكان پذیر است. براي
این کار باید به جاي تنگ قاش مستان از راه مالروئي که به موازات رودخانه خفر وجود دارد استفاده کرد و در
خلاف جهت آب پیش رفت. این دره سپس به دره هاي فرعي دیگري منشعب مي شود که یكي از آنها دره لوکوره
است که مستقیماً به سمت لوکوره مرکزي پیش مي رود و دیگري تله گردل است که در انتهاي خویش ما را بر خط
الرأس سوار کرده سریعأ به قله کل گردل مي رساند. همچنین از مبدأ خفر دستیابي به قلل برج آسماني و ماش سریع
تر صورت مي گیرد. براي این کار باید از راه مالروئي استفاده کرد که ابتدا وارد تنگ قبله شده و سپس وارد تنگ
زیباي دناسا مي شود. این راه در نهایت پس از عبور از یخچالهاي زیبا به گردنه دناسا رسیده سوار خط الرأس
اصلي مي شود. سمت راست گردنه قله برج آسماني به ارتفاع 4435 متر و سمت چپ آن قله ماش به ارتفاع 4400
متر قرار دارد.
دزکوه: دزکوه نام کوهي است بلند در ضلع غربي بخش گرمسیري سوق از توابع شهرستان کهگیلویه که دوران قدیم
با توجه به موقعیت خاص آن بعنوان دژي مستحكم در برابر اقوام یاغي و مهاجم از آن استفاده مي شده که به همین
مناسبت به این نام مشهور گردیده است . طبق اطلاعات این کوه فقط داراي یك مسیر ورودي پیاده رو در قدیم و
هم اکنون داراي جاده ماشین رو به ارتفاع کوه مي باشد و با توجه به وجود چشمه اي بر روي این کوه گرمسیري،
داراي سكنه و روستا مي باشد. رودخانه مارون از ضلع غربي و جنوبي این کوه جاري و به سد مارون در شمال
بهبهان مي پیوندد. این محل زادگاه هنرمند محبوب زنده یاد حسین پناهي مي باشد.
رود و آبشار
استان کهگیلویه و بویراحمد به علت فراواني مناطق مرتفع و بادهاي مربوط در هر دو منطقه سردسیر و گرمسیر از
میزان بارندگي نسبتاً خوبي برخوردار است. این بارندگي موجب پیدایش رودهاي متعددي چون مارون، خرسان،
زهره، بشار، نازمكان، ماربر، یاسوچ، دره آجم، گرد آوه، آب شور، تغار، قلات، خیر آباد در استان شده است. در
مسیر رودخانه هاي استان، تندآب ها و گاهي آبشارهاي زیبایي به وجود آمده است و چون این رودها اغلب از قعر
دره ها و داخل ارتفاعات عبور مي کنند علي رغم قابلیت هاي مختلف توریستي کمتر مورد استفاده قرار مي گیرند. از
سوي دیگر در این استان چه در ناحیه سردسیر و چه در گرمسیر، چشمه ها و سراب هاي بزرگي وجود دارد که
مهمترین آن ها، چشمه میشي، هفت چشمه، خارکلون دخاك لدون، باغ چشمه بلقیس چرام، آب گرمو و چشمه هاي
دیگر است و امكان احداث کمپینگ، اردگاه و تاسیسات تفریحي نیز در این مناطق وجود دارد ولي تاکنون از تمام
ظرفیت هاي موجود استفاده قابل توجهي نشده است.
رود مارون: رود مارون که در تنگ تكاب از مرز استان خارج مي شود واز کنار بهبهان گذشته و به نام رود جراحي
وارد خلیج فارس مي شود.
رودخانه تغار: طول این رودخانه 40 کیلومتر و ارتفاع آن از سطح دریا 2000 متر است. این رودخانه از دامنه
شمالي کوه چست خوار در 37 کیلومتري شرق دهدشت سرچشمه مي گیرد و به نام آب اسبكي رو به شمال غربي
جریان مي یابد و پس از مخلوط شدن با دو ریزابة جنوب شرقي، از کنار روستاهاي عزیزي بالا و خلیفه و دلیاسیر
مي گذرد و با ورود به دره جنوبي کوه سیاه به رود تغار تغییر نام مي دهد . پس از عبور از جنوب روستاي دلي پیر
محمود از شرق القچین بالا گذشته و به سوي روستاهاي شیراز و اسكندري روان مي گردد.
رودخانه گردآوه: طول رودخانه گرد آوه 30 کیلومتر و ارتفاع سرچشمه آن از سطح دریا 2500 متر است. این
رودخانه از چشمه سارهاي دامنة شمالي کوه هاي سفید و مورندون در 48 کیلومتري شمال غربي یاسوج سرچشمه
مي گیرد و به نام رود چنار به سوي جنوب شرقي روان مي شود و در سر راه روستاهاي سرچنار، میان چنار و دم
چنار بالا و پایین را مشروب مي کند. این رودخانه در دامنه جنوبي کوه دوگوش با یك ریزابه کوچك جنوبي
مخلوط مي شود و به نام رود گردآوه در روستاي دروهان به رود معروف بشار مي ریزد.
روستا ها
روستاهاي هدف گردشگري استان کهگیلویه و بویر احمد عبارتند از روستاهاي مختار، دلي بهرام بیگي، کریك،
چشمه بلقیس چرام، دیشموك و مارین.
مختار: روستاي مختار از توابع بخش مرکزي شهرستان بویراحمد، با مختصات جغرافیایي 51 درجه و 31 دقیقه
طول شرقي و 30 درجه و 40 دقیقه عرض شمالي، در سه کیلومتري غرب یاسوج قرار گرفته است. ارتفاع روستاي
مختار از سطح دریا 1760 متر است و آب و هواي آن در فصول بهار و تابستان بسیار دلپذیر و مطبوع و در زمستان
سرد مي باشد. استقرار روستا در ناحیه تاریخي استان کهگیلویه و بویراحمد و وجود امامزاده مختار از قدمت روستا
حكایت دارد. مردم روستاي مختار به زبان لري سخن مي گویند، مسلمان و پیرو مذهبي شیعه جعفري هستند.
، براساس نتایج سرشماري سال1375، روستاي مختار در حدود 1600 نفر جمعیت داشته است که در سال 1385
به1800 نفر افزایش یافته است. درآمد بیشتر مردم روستاي مختار از فعالیت هاي زراعي، دامداري، باغداري و
پرورش زنبور عسل تأمین مي شود. گروهي از مردم، در بخش خدمات و تولید صنایع دستي اشتغال دارند. از
مهم ترین جلوه هاي طبیعت زیباي روستاي ییلاقي مختار مي توان به تنگ گنجه اي، تفرجگاه تنگ مهریان، پارك
جنگلي آبشار و بقعه امامزاده مختار اشاره کرد. مهم ترین صنایع دستي این روستا گلیم است که زنان و دختران
روستا در تولید آن نقش مهمي دارند. انگور، برنج، روغن حیواني، کشك و گلیم سوغات روستاي مختار هستند.
مارین: روستاي مارین از توابع بخش مرکزي شهرستان گچساران، با مختصات جغرافیایي 50 درجه و 48 دقیقه
طول شرقي و 30 درجه و 33 دقیقه عرض شمالي، در 32 کیلومتري شمال شهر گچساران و 198 کیلومتري جنوب
شرقي یاسوج قرار دارد . این روستا از شمال، به کوه ولي گنج و از جنوب غربي به کوه کاردي محدود مي شود
ارتفاع این روستا از سطح دریا 1080 متر است. آب و هواي مارین در فصول بهار و پاییز ملایم و مطبوع ، در
تابستان نسبتاً گرم و در زمستان سرد و خشك است. رودخانه شاه بهرام از شمال شرقي روستا عبور مي کند.
روستاي مارین یكي از روستاهاي تاریخي ایران است . راه سلطنتي شوش به تخت جمشید و بیشاپور )در دوره
هخامنشیان( ، از هفت کیلومتري این روستا عبور مي کرده است. موقعیت سوق الجیشي روستاي مارین، در دوره
هخامنشیان، اشكانیان و ساسانیان سبب احداث قلعه هاي متعدد راهباني در حوزه نفوذ آن شده است. مردم روستاي
مارین به زبان لري سخن مي گویند ، مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفري هستند. روستاي مارین به دلیل شرایط
مساعد اقلیمي و چشم اندازهاي بي نظیر طبیعي، همه ساله گردشگران و طبیعت دوستان بسیاري را به سوي خود
جلب مي کند. استقرار روستا در میان دره اي که پیرامون آن را ارتفاعاتي بلند در برگرفته اند، چشم اندازهاي بدیعي از
تلفیق زندگي انسان و طبیعت پدید آورده است. این ارتفاعات جنگلي، در فصول بهار و تابستان تفرجگاه عمومي
مردم روستا و گردشگران است. مهم ترین بناي مذهبي روستاي مارین ، مقبره امامزاده حمیده خاتون است. تولید
صنایع دستي و بافته هاي پشمي در میان روستائیان و عشایر منطقه متداول است. انواع گلیم، جاجیم، قالي و توبره ،
مهم ترین صنایع دستي و هنري مردم روستاي مارین مي باشد. معروف ترین سوغات روستاي مارین را صنایع دست
بافت ، انار، رب انار، کره ، ماست، روغن، کشك و دوغ محلي تشكیل مي دهد.
کریك: روستاي کریك از توابع بخش مرکزي شهرستان دنا، با مختصات جغرافیایي 51 درجه و 25 دقیقه طول
شرقي و30 درجه و 48دقیقه عرض شمالي، در 15 کیلومتري جنوب غربي سي سخت و 25 کیلومتري یاسوج قرار
گرفته است. این روستا از اطراف به ارتفاعات بلند دنا محدود مي شود. روستاي کوهستاني کریك، در حدود 1700
متر از سطح دریا ارتفاع دارد. آب و هواي این روستا، در فصول بهار، تابستان و پاییز ملایم و مطبوع و در زمستان
سرد و خشك است . رودخانه کریك از میان روستا عبور مي کند و بر طراوت و شادابي فضاي روستا مي افزاید .
روستاي کریك یكي از قدیمي ترین روستاهاي شهرستان دنا به شمار مي رود. یكجانشیني در این منطقه ، به دوران
قبل از مهاجرت آریایي ها به فلات ایران مربوط است. عبور شاهراه سلطنتي هخامنشي از 15 کیلومتري کریك،
سبب رونق تجارت و رفت و آمد بیشتر در این ناحیه شده است. بیشتر درآمد مردم این روستا از فعالیت هاي زراعي،
دامداري و باغداري تأمین مي شود . گروهي از مردم روستا در بخش خدمات و تولید صنایع دستي اشتغال دارند.
روستاي کریك در یك ناحیة کوهستاني، بر روي شیب ملایمي استقرار یافته است و بافت مسكوني متراکم دارد.
اکثر خانه هاي این روستا عموماً یك طبقه و با دیوارهاي ضخیم ساخته شده اند . در بافت قدیمي روستا واحدهاي
مسكوني دو طبقه و کوچك نیز وجود دارد. مصالح به کار رفته در ساخت خانه هاي قدیمي چوب ، خشت و گل
است. روستاي خوش آب و هواي کریك که در میان دره باصفاي کریك و در مسیر دسترسي به منطقه ییلاقي و
زیباي سي سخت واقع شده است، یكي از مسیرهاي صعود به قله دنا محسوب مي شود. از جمله جاذبه هاي مذهبي و
تاریخي این روستا مي توان به آرامگاه امام زاده عسگر و امام زاده اسحاق اشاره داشت. صنایع دستي روستاي کریك
مشتمل بر انواع قالي و گلیم با طرح ها و نقوش زیبا است.
غار
از دیگر جاذبه هاي طبیعي استان، غارها و اشكفت هاي متعددي است که در گوشه و کنار آن پراکنده شده اند و از
مهمترین جاذبه هاي جهانگردي ناحیه مرکزي و استان کهگیلویه و بویراحمد بشمار مي روند. غارنول، آب کناري،
پیرزن، خي، کبوتر، مس، ني نه، شاه بهرام، نزل و دوفیري از مهمترین غارها این استان است، همچنین در نواحي
مختلف کوهستان هاي این استان انواع شكاف هاي غار مانندي در دل کوه پدید آمده اند که اشكفت معروفند. از سوي
دیگر این استان داراي دره ها و تنگ هاي بسیار زیبا و جالب توجهي است. دره هاي استان کهگیلویه و بویراحمد که
اغلب چراگاه و ییلاق هستند، عبارتند از مهرجان )مهرگان(، خیارکار، برم شیر، گل اسفید، دالان، جوکار، بزه سبز،
مهتاب، چیربیان، بهرام بیگي است و تنگه هاي سرخ، تیزاب، براق، گنجه اي، تامرادي، به همراه پوشش هاي گیاهي
متنوع موجود در این مناطق زمینه مطلوبي را براي بهره برداري تفرجگاهي مهیا کرده است.
غار یخي: یكي از غارهاي معدود و منحصر به فردي است که در ارتفاع صعب العبور دیواره شمالي منطقه حفاظت
شده دنا و در جنوب روستاي خفر در محدوده امن منطقه موجود و سالانه پذیراي علاقمندان فراواني از غار نوردان
و کوه نوردان داخلي مي باشد، خصوصیات بارز این غار وجود قندیلهاي یخي در تمام فصول سال خصوصاً فصل
تابستان در دیواره هاي آن مي باشد.
غار شاه: یكي از غارهاي مشهور موجود در استان واقع در حوالي روستاي شاه بهرام در منطقه پیچاب از توابع
بخش باشت شهرستان گچساران و در منطقه گرمسیري و در فاصله150 کیلومتري شمال شرقي شهر دوگنبدان واقع
و این منطقه داراي جنگلهاي انبوه از نوع بلوط، بنه، کلخنگ، زبان گنجشگ و انواع بادام مي باشد.
غار دوفیري: یكي از غارهاي موجود در ارتفاعات غربي کوه سمسال واقع در حوالي روستاي بن زرد علیا از توابع
بخش پاتاوه شهرستان دنا و در منطقه حفاظت شده دنا مي باشد . طبق اطلاعات کسب شده از اهالي محلي این غار
که در صخره اي مرتفع از روستاي فوق قرار گرفته در گذشته بعنوان قراولگاه و حفاظت از سكنه روستا از آن
استفاده مي شده است. با توجه به موقعیت مكاني تسخیر آن از طرف افراد و اقوام مهاجم میسر نبوده و به لحاظ
اینكه ورودي غار داراي دو سوراخ شبیه بیني انسان مي باشد به همین مناسبت به لهجه لري به غار دو فیري مشهور
گردیده است.
غار دنگزلو: این غار در ضلع شمال شرقي کوه دنا و در حوالي روستاي دنگزلو از توابع بخش پادناي علیا شهرستان
سمیرم و در حوزه استحفاظي استان اصفهان واقع گردیده که داراي جاذبه هاي فراوان از لحاظ قندیل هاي یخي )
استالاکتیت و استالاکمیت( که هنوز بطور کامل هم جاذبه هاي آن شناسایي نشده است که چنانچه همه زوایاي آن
شناخته شود در حد غار علیصدر همدان مي توان از آن بهره برداري شود.
غار نیده) ندیده(: نام غاري است که در تنگه اي به همین نام در منطقه حفاظت شده خائیز سرخ و در فاصله 20
کیلومتري شمال شرقي شهرستان بهبهان قرار دارد و از نظر موقعیت طبیعي حائز اهمیت و در محدوده امن منطقه
حفاظت شده قرار گرفته است. طبق اطلاعات مأمورین و محلیان این غار عمقي در حدود 150 متر در زیر زمین
دارد
غارنول: غار نول در کوه گل واقع در 20 کیلومتري منطقه سي سخت یاسوج واقع گردیده است. غار نول با طول 80
متر داراي چند تالار پلكاني و انشعاب هاي مختلف و از لحاظ بررسي هاي زمین شناسي حائز اهمیت مي باشد.
ارتفاع دهانه غار سه متر است که در برخي نقاط درون غار تا 20 متر تغییر مي کند. سقف و بدنه غار از سنگهاي
آهكي اسماري و قندیلهاي زیبایي پوشیده شده و قطعات آب از این قندیلها و سقف غار چكه مي کند. در عمق غار
چند چشمه وجود دارد که آب زلال و خنكي از آنها جاري است. دخالت هاي انساني پیرامون چشمه سارها و قنات
هاي اطراف این غار بیانگر استفاده از غار در دوره هاي گذشته و اخیر است. به نظر مي رسد این غار در گذشته به
عنوان پناهگاه موقتي مورد استفاده قرار گرفته است.
اشكفت داودي: این غار در فاصله تقریباً نه کیلومتري شرق دیشموك و در داخل تنگ فارتق واقع شده است. این
اثر غاري است تقریباً مثلثي شكل که با شیبي تند به جاده و تنگ فارتق منتهي مي شود. ارتفاع این غار از سطح
جاده در حدود 25 متر است. در بخش هاي بیروني این غار بقایاي ابزارهاي سنگي نظیر ریزتیغه و تراشه به چشم
مي خورد. قدمت آثار این غار به دورة پیش از تاریخ مي رسد.
اشكفت سیاه: این اشكفت در قسمت هاي بالایي کوهي در شمال روستاي چالموره قرار دارد. درون غار پوشیده از
کود حیواني و خاکستر است. در بیشتر بخشهاي جنوبي غار ، کف صخره مشخص است. در عوض در بخش شمالي
کف غار دیده نمي شود و به نظر عمق بیشتري دارند. در جلوي دهانه غار نهشته بسیاري قرار دارد. در مقابل غار
سكویي از تخته سنگهاي بزرگ چیده شده است که چندان قدیمي نیست و به نوعي مربوط به استفاده بومیان در
دوره اخیر مربوط مي شود. اشكفت سیاه در شمال روستاي چالموره در بالاي کوهي قرار دارد . این محوطه در
اقلیمي معتدل و نیمه کوهستاني قرار دارد. میزان بارش در این منطقه چندان زیاد نیست و زمینها جز در بهار پوشش
گیاهي چندان خوبي ندارند. در اثر فرسایش ناشي از عوامل طبیعي ، قسمتهایي از اشكفت فرو ریخته است. به نظر
مي رسد در نتیجه فعالیتهاي انساني بخشهایي از اشكفت دستكاري شده است. این اشكفت در قسمت هاي بالایي
کوهي در شمال روستاي چالموره قرار دارد. درون غار پوشیده از کود حیواني و خاکستر است. در بیشتر بخشهاي
جنوبي غار، کف صخره مشخص است. در عوض در بخش شمالي کف غار دیده نمي شود و به نظر عمق بیشتري
دارند. در جلوي دهانه غار نهشته بسیاري قرار دارد. در مقابل غار سكویي از تخته سنگهاي بزرگ چیده شده است
که چندان قدیمي نیست و به نوعي مربوط به استفاده بومیان در دوره اخیر مربوط مي شود. براساس شواهد موجود،
هم اکنون هم از این غار استفاده مي شود . درون غار و در مقابل آن مصنوعات سنگي به دست نیامد اما تعدادي
سفال اسلامي منقوش موسوم به شبه پیش از تاریخي به دست آمد. البته مقابل غار پوشیده از علف و گیاه بود که
شاید به این دلیل ابزار سنگي مشاهده نشد.
باغ
باغ چشمه بلقیس چرام: باغ چشمه بلقیس چرام در شهرستان کهگیلویه و در شهر چرام واقع شده است و یكي از
مهمترین جاذبه هاي توریستي منطقه مي باشد. زمین حاصلخیز منطقه باعث شده که از هر نوع درخت در این باغ
پرورش یابد. باغ داراي چندین چشمه مي باشد که از دهانه شمالي به باغ مي ریزد وآب چشمه ها در جویبارهاي
مشبكي که با اصول معماري قابل توجهي تراس بندي شده به استخر زیبائي سرازیر مي شود. باغ چشمه بلقیس در
استان کهگیلویه و بویراحمد، در دشتي هموار معروف به شهرك قلعه کره شهبازي از توابع بخش چرام و در 9
کیلومتري شرق چرام و یك کیلومتري روستاي شهرك در میان تپه ماهورها و کوهها واقع شده است. این باغ از
شمال به جاده چرام گچساران ، از جنوب به اراضي کشاورزي، از غرب به باغ جهاد کشاورزي)باغ عمران( و از
شرق به اراضي کشاورزي و کوههاي همجوار محدود مي شود. چندین نهر فصلي و دایمي در این دشت جریان دارد
و محصولات غلات چون گندم، جو و برنج در این منطقه کشت مي شود. این بنا به گفته اهل منطقه توسط زني به نام
بلقیس حدود اواخر دوره ساساني و اوایل دوره اسلامي احداث گردید. در سال 1327 مردم محل در اطراف آن به
احداث چند باغ کوچك اقدام نمودند و در سال 1338 شخصي به نام اسكندر خان چرامي آن را خریداري شد و به
گسترش آن اقدام نمود. چشمه بلقیس نام جدید روزگار ما براي باغي است که مرحوم اسكندر خان چرامي در
اطراف این چشمه بر جاي باغي که از ازمنه پیش از او، در این محل وجود داشت توسیع و تجدید رونق نموده است.
مدتي هم این باغ و یك آبادي کوچك نزدیك آن در مكاتبات و اسناد و بعضي از سفرنامه ها به نام اسكندریه
شهرت گرفته است. به نظر مي رسد این باغ مربوط به اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوي مي باشد. این باغ با
مساحتي در حدود 38960 متر مربع و شامل فضاهایي چون چهار برج به ابعاد 150*70 متر در ضلع غربي باغ
چشمه، استخر و در قسمت شرقي آن صخره اي بزرگ به ارتفاع 20 متر تشكیل شده است. این باغ در حال حاضر
در تملك شهرداري مي باشد. پوشش گیاهي این باغ بدلیل گرمسیري بودن این منطقه شامل اکالیپتوس، سدر، بلوط،
سرو و داراي درختان متنوع میوه اي چون گردو، گلابي، سیب، لیمو ترش، خرمالو ، پرتقال ، نارنگي، انجیر، انگور،
توت، نارنج ، نخل مي باشد. همچنین بوته هاي گیاهي گوناگون و گلهاي مختلف در آن به چشم مي خورد. نظام
آبیاري این باغ بر اساس فوران آب چشمه هاي اصلي و چندین چشمه فرعي مي باشد که بوسیله نهرهاي کوچك و
بزرگ متعددي در باغ جریان مي یابد و آب مازاد آنها بوسیله جویي بزرگ به طرف استخر باغ که در ضلع جنوب
غربي باغ واقع شده هدایت مي شود. این استخر زیبا به شعاع 10 متر و عمق 5 متر بصورت دایره و داراي سه
ورودي و یك خروجي مي باشد که آب چشمه از مسیر خروجي به رودخانه فشیان مي ریزد. این استخر، باغچه اي به
قطر جهار متر که پوشیده از درختان نخل، نارنج، پرتقال و گلهاي زیبا و متنوع است را در آغوش گرفته است.
جنگل
استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر جغرافیایي در ناحیه ایران و توراني و در بخش کوچكي از جنوب در ناحیه
صحاري – سند واقع شده است. پوشش گیاهي استان به دلیل نوع آب و هواي گرمسیري و سردسیري متنوع است.
ناحیه سردسیري به علت آب فراوان، پوشش گیاهي نسبتاً انبوه، متراکم و جنگلي دارد. در قلمرو گرمسیري پوشش
گیاهي اغلب تنك و نیمه انبوه است. از سوي دیگر طبیعت زیبا و منحصر به فرد استان کهگیلویه و بویر احمد
شرایط زندگي جانوري و پرندگان بسیاري را در این منطقه فراهم نموده است. استان کهگیلویه و بویراحمد گونه
هاي مختلفي از حیات وحش را در خود جاي داده است. این گونه ها شامل پستانداران، پرندگان و آبزیان هستند.
استان کهگیلویه و بویراحمد یكي از زیباترین استان هاي کشور است که ترکیب کوه، دشت، جنگل و عناصري هم
چون چشمه هاي طبیعي و آبشار را یك جا در خود دارد.
دریاچه و تالاب
دریاچه کوه گل: دریاچه کوه گل در شمال شهرستان بویراحمد و در شمال شرقي شهرتوریستي سي سخت در دهانه
انبري گردنه مشهور بیژن و در کنار تپه هاي کوه گل واقع شده است . محل استقراردریاچه یكي از زیباترین نواحي
استان است که در فصل بهار و تابستان از انواع گل هاي شقایق و گیاهان وحشي وهمچنین آویشن خوش عطر
کوهستاني مملو مي شود. در فصل تابستان ، تجمع پرندگان مهاجر همراه با پرندگان بومي در سواحل و کنار دریاچه ،
زیبایي حیرت انگیزي پدید مي آورد. از پرندگان مهاجري که در دامن این دریاچه اتراق مي کنند، مي توان به انواع
مرغابي و اردك کله سبز، لك لك ، حواصیل ، درنا، خروس کولي و چنگر اشاره کرد.
دریاچه مور زرد زیلایي: در 135 کیلومتري شمال غرب یاسوج و در ارتفاعات 2180 متري از سطح دریا قرار دارد.
مساحت این دریاچه 14 هكتار است. حداقل عمق آن هفت متر و حداکثر آن 14متر است . این دریاچه در تنگي
واقع شده که اطراف آن را کوه هایي با سنگ آهكي پوشانده است. تعدادي آبزیان در این دریاچه به حیات خود
ادامه مي دهند که ماهي کپور معمولي از مهمترین آنهاست.
تالاب برم الوان: در40کیلومتري شهر لیكك بهمئي، دهستان سرآسیاب یوسفي واقع شده است. آب آن دائمي است
و ارتفاع آن از سطح دریا1100 متر مي باشد. مساحت این دریاچه 15 هكتار و حداقل عمق آب آن 12 متر و
حداکثر 30 متر مي باشد. برم هاي کوچك و فصلي دیگري همچون برم علي داد، دره صحه در زیلایي، برم مداب
در شرق یاسوج در دهستان کاکان، برم کوه گل سي سخت و برم دلي پیروزك در شهرستان بویراحمد و برم گراب
دیشموك، برم کهكزك، برم شرابگروه در سرفاریاب در شهرستان کهگیلویه و برم خوني شاه بهرام در شهرستان
گچساران وجود دارند که مجموعاً به همراه 160 چشمه و 16 قنات و تعدادي چاه عمیق و نیمه عمیق منابع آب
استان را تأمین مي کنند.
تالاب برم شیر: این تالاب با 5000 متر مربع مساحت ، در دره تنگ شیر بویراحمد واقع شده است . این ناحیه از
قابلیت تفرجگاهي جالبي برخوردار است و مي تواند به محیطي مناسب براي گذران اوقات فراغت تبدیل شود. چشم
انداز و پیرامون تالاب جذاب و بسیار دیدني است .
آداب و رسوم مردم استان کهگیلویه و بویراحمد
جشن ها و آیین ها
عید نوروز: عید نوروز در کهگیلویه و بویراحمد از مراسم بسیار پر اهمیت است. در آخرین چهارشنبه سال معمولاً
بچه هاي هر محل و آبادي در کوچه ها با هیزم جمع آوري شده آتش روشن مي کنند. آنان از روي آتش مي پرند
و این شعر را که زردي من از تو سرخي تو از من مي خوانند. همچنین دو سه روز پیش از آغاز سال نو را عرفه یا
خیرات نیمه برات مي گویند. در این ایام تمامي خانواده از شیر و برنج و دانه هایي نظیر سیاه دانه، رازیانه نوعي
غذاي محلي به نام شیر برنج تهیه مي کنند و همراه با نوعي حلواي محلي بین همسایگان توزیع مي کنند. این رسم
میان ترکها و لرها بطور یكسان رایج است و معتقدند هر کس باید براي شادي روح اموات خود تا قبل از آغاز سال
نو، به هفت خانوار خیرات بدهد. مردم بعد از خوردن خیراتي که معمولاً همراه با نان محلي است براي مردگان آن
شخص فاتحه مي خوانند. همچنین قبل از سال نو افراد محل به خانواده شخصي که یكي از بستگان خود را از دست
داده مي روند و از آنها مي خواهند که لباس هاي مشكي خود را در بیاورند و لباس هاي دیگري بپوشند. در گذشته
که وسایل ارتباط جمعي وجود نداشت، معمولاً ساکنان منطقه لحظه تحویل سال نو را نمي دانستند از این رو معتقد
بودند که حیواناتي نظیر گوسفند، اسب و یا پرندگاني چون مرغ و خروس در لحظه تحویل سال حرکاتي از خود
نشان مي دهند. مثلاً اسب شیهه مي کشد یا خروس بانگ مي زند. اکنون با آمدن رادیو و تلویزیون این مشكل رفع
شده است. با شروع سال جدید ابتدا به سراغ بزرگان فامیل مي رفتند. این دید و بازدید ها تقریباً در تمامي سیزده
روز نوروز ادامه داشت. پیش از سیزدهم زنان روستایي معمولاً سنگهاي اطراف اجاق خود را بیرون مي انداختند و
مرغ یا گوسفندي را ذبح مي کردند و خونش را در اجاق مي ریختند و سپس گوشت قرباني را بین خانواده ها
تقسیم مي کردند. این مراسم براي دفع بلا در طول یك سال آینده صورت مي گرفت. همچنین قبل از سال نو مراسم
چاله گرم کنون و سفره پر کنون در کهگیلویه و بویراحمد مرسوم است. در چاله گرم کنون هر خانواده حتماً غذاي
گرم و مناسب تهیه مي کرد. زمان این رسم شب قبل از آغاز سال نو بود. در منطقه بویراحمد شب چاله گرم کنون
هر خانواده سفره خود را از نان پر مي کرد به این امید که سال پرخیز و برکتي داشته باشد.
مراسم ازدواج: یك مراسم عروسي معمولاً داراي مراحل مختلفي است. اولین مرحله خواستگاري یا گپ زنون مي
باشد. در این مرحله فامیل پسر با موافقت ازدواج پسر و دختر مورد نظر، از طرف پدر پسر فردي مأمور مي شود تا
موضوع را به طور سري به پدر دختر بگوید. معمولاً پدر دختر چند روزي را مهلت مي خواهد و با فامیل خود
مشورت مي کند. در روز تعیین شده پدر دختر در صورت رضایت فامیل به فرستاده پدر داماد جواب مثبت مي دهد.
مراسم رسمي پس از این مرحله صورت مي گیرد. آنگاه پدر پسر همراه چند نفر از ریش سفیدان فامیل خود با
مقداري قند و گاهي اوقات سوغاتي هاي دیگري همچون گوسفند و بره به خانه دختر مي روند و آشكارا
خواستگاري مي کنند براي مبارکي قندي را مي شكنند و به رسم " قند اشكن " معروف است.
موسیقی محلی
موسیقي در کهگیلویه وبویراحمد جایگاه خاصي در زندگي روزمره دارد. به هنگام شادي و غم وهمچنین در هنگام
کوچ چراي گوسفندان هر کدام نوعي موسیقي بكارمي رود. ني به دو شكل کوچك و ني هفت بند از جایگاه ویژه
برخوردار است. چوپانان درصحرا و نوازندگان حرفه اي در مجالس و شب نشیني ها از ني استفاده مي کردند. علاوه
بر ني، دهل و نقاره و کرنا و ویلن از دیگر ادوات نوازندگي است و با آن مقامهاي مختلفي را مي نواختند. برخي این
مقامها مثل بره وري )بره بلندشو( در جمع آوري گوسفندان و با ني نواخته مي شود. نمونه یا مرثیه خواني از دیگر
مقامهاي موسیقي سنتي کهگیلویه و بویر احمد است. این مقام با ني نواخته مي شود. در بر انگیختن احساس
شنوندگان بسیار مؤثر است. از دیگر مقامهایي که در عروسي بكار مي گیرند دستمال بازي که به دو پا، سه پا، ترکي،
یك پا، باباکرم و ترکه بازي و اسب سواري است.
بازی های محلی
در کهگیلویه و بویر احمد بیش از 60 بازي شناخته شده فردي و جمعي وجود دارد. این بازي ها تماماً منحصر به
جنس خاصي نیست مگر در برخي بازي ها. دختران بزرگسالان و زنان نیز در این بازي ها شرکت مي کردند و از
این طریق اوقات فراغت خود را پر مي نمودند. نمونه هایي از این بازي ها را در زیر بیان مي کنیم.
بازي الختر : این بازي در فصل بهار بصورت گروهي است. دو گروه برابر از نظر تعداد با یك دست انگشت شصت پا
را مي گیرند و با دست دیگر در حالت ایستاده افراد تیم مقابل را هل مي دهند. فردي که دستش از پایش جدا شود
و یا به زمین بیفتد بازنده است.
بازي خناثیك یا خنا ثین: این بازي همان قایم موشك بازي است. بازي به صورت دو گروه مساوي انجام مي شود.
برنده بازي تیمي که افراد تیم مقابل را که مخفي شده اند در زمان کمتري پیدا کند.
بازي چوگو: این بازي همان چوگان بازي قدیم است و ابزار آن چوب و گوي به معني توپ است. بازي به صورت
گروهي و در دو گروه مساوي انجام مي شود.
بازي گرنا: این بازي به نام شال کو یا گرنا دوال هم معروف است. بازي به صورت دو گروه از مردان تقریباً هم قد و
قواره صورت مي گیرد. وسیله طناب است و یك تیم در میدان از طنابهاي خود محافظت مي کنند. تیم مقابل سعي
دارد طنابهاي تیم داخل میدان را بازور ویا زیرکي بر باید. افراد درون میدان با پاي خود به پاي افراد بیرون از دایره
مي زنند. برنده بازي تیمي است که فرد بیرون از میدان یا دایره را بزند. در غیر این صورت تیم بیرون دایره با
طنابهایي که ربوده اند افراد درون دایره را تا ناحیه زیر زانو مي زنند.
بازي اسوم رأس: این بازي مانند قایم موشك است با این تفاوت که افراد جوینده چنانچه فردي از تیم مخفي شونده
را پیدا کنند، یكي از آنان بر دوش شخصي مخفي شده تا محل جایگاه داوري سوار مي شود. در غیر این صورت تیم
مخفي شونده که موفق شده خود را به جایگاه داوري برساند و از سوي تیم مخالف پیدا شده اند بر تیم جوینده سوار
مي شوند و به سوي خانه اي راه مي افتند. از صاحبخانه مي پرسند که سوار سواره؟ یا پیاده سواره؟ صاحبخانه
احتمال دارد بگوید سوار سواره. در این صورت مجدداً تا محل داوري سوار بر تیم مخالف بر مي گردند.
بازي بند پا: این بازي در بهار انجام مي شود. ابتدا گودالي حفر مي کنند یكنفر با طناب پاي خود را مي بندد و در
گودال مي نشیند. شخصي هم با طنابي که در دست دارد از نزدیك شدن سایر افراد نجات دهنده فرد نشسته
جلوگیري مي کند. افراد براي نجات شخص درون گودال سعي مي کنند بند پاي وي را بر یابند. چنانچه طناب
نگهبان به یكي از آنان برخورد کرد آن شخص به جاي فردي که در گودال مانده مي نشیند.
چو بازي یا ترکه بازي: این بازي نوعي رقص مردانه است و در مراسم عروسي و ختنه سورون و جشنها برگزار مي
شود. بازي کن همراه با آهنگ ساز و نقاره حرکت پاهاي خود را تنظیم مي کند. شخصي که ترکه را در دست گرفته
سعي مي کند آن را به پاي حریف خود بزند حریف نیز با چوب بلند و کلفتري که دارد سعي مي کند مانع برخورد
ترکه به پاي خود شود. برنده کسي است که چوب را به پاي حریف بزند با آنكه مانع از کتك خوردن خود شود.
دستمال بازي: این بازي ویژه زنان است. معمولاً در مراسم جشن و سرور برگزار مي شود. در این بازي زنان با
لباسهاي رنگارنگ و دستمالهاي رنگارنگ شرکت مي کنند. در این بازي همچون چوب بازي زنان مي بایست باریتم
و آهنگ ساز ونقاره دستمالهاي خود را را حرکت دهند. رقص کنان مي بایست با ریتم هاي مختلف خود را همساز
کنند. آنكه بتواند با رتیم و آهنگ دست و پاي خود را هم ساز کند و بهتر برقصد، برنده بازي است.
کل یا کل کل برد: ابزار این بازي سنگ است. معمولاً دو گروه رقیب هر کدام تعداد هفت تخته سنگ را انتخاب و
شش تخته سنگ را در یك ردیف و یكي را در جلو آنها با فاصله 20 متر از مقابل حریف قرار مي دهند. رقبا سعي
مي کنند که سنگهاي حریف را با سنگهاي کوچك و سنگپراني بزنند. برنده آن است که تعداد بیشتري از سنگها را
بزند.
گوشتیل یا کشتي: در این مسابقه ورزشي مهم که معمولاً در حضور جمع کثیري از افراد محل برگزار مي شود دو نفر
به شیوه سنتي کشتي مي گیرند. هر کدام از آنان یكدست خود را زیر دستان دیگري عبور مي دهند و دست دیگر
خود را بر بالاي دست دیگري قرار مي دهند. آنگاه با فشار و زور بي امان سعي مي کنند که کمر همدیگر را به
زمین آشنا کنند. اگر چنانچه یكي از کشتي گیران دستهایش باز شود و یا پاي حریف را بگیرد بازي مجدداً شروع
مي شود. گرفتن لباس سر و صورت و پا ممنوع است.
بازي هاي فربجك، کوس، پرپیك، دوز، تكراجفترا، پشكل گار، چوکلي، چوبازي، سفرك ودر، مولاوتو، گروگرو،
چوتق تق، هف دره گوشك، بره غزي، تپ تپو، کچك بسن، پرش جفت پا، پرش دور خیز، ملق زدن، کهتر،
گرموچه، هدیدي، کله روانك، دوال بازي، دسمال روانك، شاخ پازني، کش کشا، تلین چرین، قطور بازي، زیر
پتویي، هیلو، قله تو، بویگ بازي، گله گله، ماشي ماشي، جاده سازي، خاله واودسي، سرسراکوني، هتتل، آسیو بازي،
گلال گلال، خاك بازي یا خاك پیت، تش بازي، شش هونه، آس آس و تیر مهره بازي از دیگر بازي هاي سنتي و
رایج در بین مردم کهگیلویه و بویراحمد است.
پوشاک
پوشاك هر قومي معرف هویت آن قوم است. در کهگیلویه و بویر احمد بنا به فرهنگ و اعتقادات و باورهاي مذهبي
و ملي وتحت تأثیر شرایط آب و هوایي از پوشاك خاص خود استفاده مي کنند. پوشاك زنانه شامل سرپوش هایي
مانند کلچه یا کلاهكوچك و منحني شكلي است که با دو نخ زیر گلو بسته مي شود.معمولاً این کهنه یا تور باسوزن قفلي طلا و تزئینات مربوطه به زیر گلو بسته مي شود. چارقد از دیگر سرپوشهاي زنانه است که بر روي کلاه و تور و به صورت آویخته از پشت سر بسته مي شود. تنوع رنگها سبب زیبایي این سرپوش است.
دلگ: نوعي کت زنانه است با آستین هاي بلند. این تن پوش در رنگهاي مختلف و به اقتضاي سن زن و با تزئینات
زیبایي در فصول سرما و مراسم عروسي مورد استفاده قرار مي گیرد.
پوشاك مردانه: انواع کلاه هاي ترکي یا جنس کرك و نمدي وکلاه هاي نمدي گرد و لچك که به صورت نیم کلاه
است از سرپوش هاي مردانه است. تن پوشهاي مردانه را دلگ یا کت درازي که تا روي زانو را مي پوشاند و با دکمه
بسته مي شود و از دو طرف داراي چاك مي باشد و همین طور شال که از دو متر پارچه و بدور کمر بسته مي شود
و جقعه زناره یا چقه زناره که همانند دلگ بوده و از کنف ساخته شده و کمي دراز تر از دلگ است، تشكیل مي
دهد. تنوع رنگ در پوشش و توجه به رنگهاي شاد در مجالس شادي و عروسي و پوشش سیاه رنگ در مراسم
عزاداري از ویژگي هاي پوشاك زنانه و مردان کهگیلویه و بویر احمد است.
خوراک
لوي: شیر بز و یا گوسفند و گاوي را که به تازگي زائیده باشند مي دوشند و پس از پخت به صورت جامد در مي
آید. این غذاي خوشمزه و مقوي مخصوص زمستان و فصول سرد سال است.
هره: گندم کوبیده شده را همراه سبزي ترش مزه اي به نام کارده پس از یك شب خیس خوردن در آب مي پزند و
غذاي آب دار ترش مزه اي حاصل مي شود.
کشك و مغز: مغز گردو را با پیاز و کشك مي کوبند و با نان داغ خورده مي شود.
کله جوش: دوغ را گرم کرده با ادویه و پیاز داغ که به آن اضافه شده به همراه نان ترید مي کنند.
شله بادامي: بادام وحشي را مي کوبند و پس از صاف کردن آن را با برنج مي پزند.
شله دوغي: تر کیبي از دوغ و برنج و روغن و پیاز داغ و ادویه است.
قورمه: گوشت گوسفند را از استخوان جدا کرده و با پیه سرخ کرده و با اضافه کردن مقداري نمك آن را در ظرفي
که از پوست درست شده نگهداري مي کنند. در مناطق سردسیري و یخبندانهاي زمستانه از این غذا استفاده مي شود.
کلگ و گوشت: ترکیبي از گوشت پخته شده و آرد بلوط است که به صورت کلگ و گوشت در مي آید.
شوروا: سوپي است مرکب از جوجه آب پز و برنج و آب.
از دیگر غذاهاي سنتي مي توان از کلگ و ماست، )نوعي نان( زیر چاله اي، شل شلي و نانهاي برکو، کلگي بلبل،
نان قندي و حلواي آردي و دوشابي و نشایي را مي توان نام برد. برخي از این غذا ها جنبه دارویي دارند مثلاً گلفته
براي درمان سرفه، یا شله گندمي براي گلو درد یا شوروا براي درمان کوفتگي بكار مي رود.
دین
صد در صد مردم این استان مسلمان و شیعه اثني عشري هستند و به طور عمده تحت تأثیر جاذبه هاي دین جان
بخش اسلام شده اند. به هر حال رفتار دیني مردم استان در گرامیداشت اعیاد اسلامي، عزاداري سالار شهیدان )ع(
تكیه اساسي بر حرمت ویژه روزهاي وفات ائمه )ممنوعیت ازدواج(، نامگذاري فرزندان به نام بزرگان دین و ائمه
اطهار )ع( همه نشانگر عمق تعصب و ارادت خاص این مردم به اسلام و شعائر و آیین ها و دستورات آن است که
در شكل بخشیدن به هویت دیني و قومي آنان اثر گذار بوده است.
مشاهیر ____________استان کهگیلویه و بویراحمد
مرحوم حسین پناهي: مرحوم پناهي یكي از هنرمندان برجسته کشوري داراي تحصیلات حوزوي در مدرسه آیت اله
گلپایگاني قم بود. وي تهیه کننده، کارگردان، فیلمنامه نویس، شاعر و نویسنده مشهوري بود آثار ادبي وي عبارتند
از: من نئو نازي، دو مرغابي درمه، خروس ها و ساعت ها چیزي شبیه زندگي، دل شیر، بي بي یون، پیامبران بي
کتاب، گوش بزرگ دیوار، یك گل بهار، گلدانها و آفتاب، ماجراهاي رونالدو مادرش، خوابگردها، آسانسور، به
سبك آمریكایي ها، یحیي و گلابتون. بازیگري در فیلم هاي سایه خیال، مزد نا تمام ف اونیار، آرزوي بزرگ، بي بي
یون، مهاجران، درمسیر تند باد، چاووس، راز کوچك، هي جو، روز واقعه و با با عزیز و سریالها ي متعدد از جمله
رعنا، گرگ ها، آینه خیال، محله بهداشت، آشپز باشي، روزي روزگاري، کوچك خان جنگلي، مثل یك لبخند، ایوان
مداین، هشت بهشت، قهرمان، کبه، امام علي )ع(، آژانس دوستي، یحیي و گلابتون، آوازمه، دزدان مادر بزرگ، از
جمله مهمترین فعالیت هاي هنري مرحوم پناهي بود.
آیت الله ملك حسیني: حضرت آیت اله ملك حسیني فرزند سید صدرالدین )معروف به صدراله، حكیم و روحاني با
نفوذ و مورد اعتماد مردم و عشایر منطقه( در سال1303 )ه . ش ( در روستاي گوشه از توابع بویراحمد در جوار
حرم جدش امامزاده قاسم )ع( پا به عرصه حیات گذاشت. سید کرامت اله پس از پایان تحصیلات ابتدایي در تل
خسرو در سال 1315 به شیراز رفته و به فراگیري علوم دیني پرداخت. مقدمه علوم و ادبیات عرب را در خدمت
پدرش پي گرفت و سپس تحصیلات حوزوي خود را در مدرسه منصوریه از محضر اساتید مسلمي چون حكیم
احمد دارابي و آقا میرزا عبدالكریم یزدي ادامه داد. وي از سال 1325 به قم عزیمت و قریب به 16 سال در محضر
استوانه هاي فقهات و اساتید مبرز از جمله آیت اله العظمي بروجردي، مرحوم آیت اله سید محمد تقي خوانساري،
مرحوم آیت اله حجت کوهكمري و مرحوم آیت اله سید داماد یزدي گذراند و حدود نه سال در حوزه تدریس امام
خمیني )ره ( مشغول شد و تقریرات درس او را به رشته تحریر در آورد و بدین جهت مورد عنایت و توجه خاص
حضرت امام )ره ( قرار مي گیرد. حضرت آیت اله ملك حسیني در سال 1340 به درجه اجتهاد نائل شدند. سپس
به شیراز عزیمت و در مدرسه خان به تدریس طلاب پرداختند. ایشان در سال 1341 به انقلابیون پیوستند و تعقیب
مداوم و لحظه به لحظه در مسافرت ها و بازدیدها خصوصاً هنگام ورود به عرصه ایلات عشایر، تعرض مكرر به
مدارس و بیت ایشان احضار، بازداشت و بازجوییهاي سخت گیرانه، تعطیل کردن مدرسه علمیه و حوزه تدریس
توسط رژیم، همگي نمونه اي از سوابق مبارزاتي ایشان مي باشد. در ماههاي آخر حیات رژیم پهلوي در تجمعي که
به دعوت ایشان و با حضور گسترده مردم در مسجد حبیب شیراز صورت گرفت با یورش وحشیانه عمال رژیم
دستگیر و به زندان عادل آباد منتقل شدند که پس از بروز عكس العمل شدید و اعلان جنگ عشایر بویر احمد و
اعتراضات آنها از زندان آزاد گردیدند. پس از آزادي براي تسریع در روند شكل گیري مبارزات مردم غیور استان
کهگیلویه و بویر احمد به یاسوج آمده و به هدایت و پي گیري تظاهرات پرداختند. پس از پیروزي انقلاب اسلامي به
عنوان نماینده امام و سپس نماینده مقام معظم رهبري در استان با حضور و همراهي مردم در صحنه هاي انقلاب، پي
گیري مشكلات و انعكاس به مسئولین و تلاش در جهت رفع محرومیت و تغییر چهره استان، تلاش در جهت حفظ
وحدت و امنیت و رفع معارضات و اختلافات محلي و تأکید بر حفظ ارزشها و شعائر اسلامي نمونه اي از عملكرد
ایشان مي باشد.
سید میر احمد تقوي: حجت الاسلام حاج سید میر احمد تقوي در بهبهان متولد و دو سال بعد به سرزمین پدریش
کهگیلویه منتقل شد. پدر او مرحوم آقا میر علي صفدرتقوي عالم شاخص و مشهور به فضل و تقوا در منطقه
کهگیلویه بود. حجت الاسلام تقوي خواندن، نوشتن و مقدمات عربي و قرآن را نزد پدر آموخت، مقدمات را در
بهبهان نزد مرحوم آقا شیخ عبدالهادي مجتهدي فرا گرفت و درسال 1328 عازم نجف اشرف شد. ایشان در نجف
اشرف از محضر بزرگاني چون آقا شیخ محمد علي، آقا شیخ علي رشتي، آقا میرزا کاظم تبریزي، آقاسید جلیل
یزدي، آقاسید عباس مهري، آیت اله حاج سید اسداله مدني، آیت اله شیخ علي اصغر اراکي، آیت اله سید علي
سیستاني استفاده کردند. در سال 1338 به ایران بازگشت و در وطن خود کهگیلویه که از محرومترین نقاط کشور
بود سكونت گزید و همه وجود خود را وقف ترویج دین و ارشاد مردم کرد. ایام ورود به منطقه مقارن با اجراي
سیاست هاي آمریكایي انقلاب سفید بود. جامعه آن روز کهگیلویه از جهل و بي سوادي و نا آگاهي از آداب و
احكام دین، گرفتاري در عقاید خرافي، ظلم و تعدي خوانین و مالكین حكومتي، هجمه فرهنگي حكومت پهلوي به
باورها و ارزش هاي دیني رنج مي برد. ایشان با استحكام و اراده و جدیت در عمل شهرت دارند و با تمام همت با
هرکدام از عوامل ذکر شده متناسب با ماهیت آن به مبارزه پرداختند. آقاي تقوي شخصاً به روستاها، ایلات و عشایر
مي رفت و با آنها مي زیست و به آنان آداب و کمال دنیا و آخرتشان را مي آموخت. با آغاز انقلاب اسلامي به
رهبري امام خمیني )ره( همه آمال خود را در تحقق این ا نقلاب مي دید. لذا همه وجود خود را یكسره د رخدمت
ترویج آن قرارداد. موقعیت و نفوذ اجتماعي منحصر به فردي که داشت توانست مقام هاي دولتي را از سرکوب
انقلابیون باز دارد و زمینه حضور گسترده مردم را در فعالیت هاي انقلابي فراهم سازد و بدین ترتیب انقلاب را در
منطقه کهگیلویه با درایت وبدون خسارت تا تحقق پیروزي هدایت کند. پس از انقلاب نیز هم خود را متوجه تأسیس
و استقرار نهادهاي انقلابي و افزون بر این جلب توجه اولیاي امر و به نیازهاي اساسي و گسترده این منطقه کرد.
حجت الاسلام تقوي به رغم دلبستگي به نظام مقدس جمهوري اسلامي از پذیرش مناصب رسمي در جمهوري
اسلامي نیز اجتناب کرد حتي در یكي از دیدارهاي ایشان با حضرت امام )ره( در برابر تمایل آن بزرگوار براي تقبل
امامت جمعه دهدشت، ایشان با همان تواضعي که نسبت به امام داشتند از پذیرش این سمت عذر خواستند. با
تأسیس مدرسه علمیه ولي عصر )عج ( دهدشت به تربیت طلاب همت گماشت و در تربیت طلاب روشي سختگیرانه
دارند و حاصل این روش تربیت دهها طلبه فاضل و متعهد مي باشد. یكي دیگر از فعالیت هاي ایشان رفع منازعات
محلي است که با وساطت ایشان به سهولت فیصله مي یابند. رسیدگي به خانواده هاي بي بضاعت، تاسیس مسجد و
حسینه هاي بسیار و تجدید شكوهمند امامزاده سید محمود )جد اعلاي ایشان( از دیگر آثار و برکات وجود ایشان
است. ایشان با همه شهرت و نفوذ کلامي بسیار ساده وبي پیرایه زندگي مي کند و با آنكه از مراجع بزرگ عصر
چون حضرت امام خمیني )ره(، آیت اله خویي و آیت اله شاهرودي اجازات مبسوطي داشته ولي از وجوهات
شرعي استفاده نمي کند و زندگي شخصي خود را از طریق کشاورزي و مشغلات اندکي که دارد اداره مي کند. از
آثار قلمي او نیز مي توان مختصري از خاطرات، درآینه وجدان، مجموعه نامه ها و اعلامیه ها نام برد.
دکتر سید علي ملك حسیني: دکتر ملك حسیني فوق تخصص پیوند اعضا و جراح عروق، عضو هیأت علمي
دانشگاه علوم پزشكي شیراز و از چهره هاي ماندگار کشور مي باشد. دکتر ملك حسیني نخستین پیوند کبد در ایران
از فرد زنده به زنده را انجام دادند و در دایره المعارف پزشكي به عنوان پدر پیوند کبد در ایران معرفي شده اند.
دکتر امین اله نیك اقبال: دکتر نیك اقبال فوق تخصص چشم پزشكي، عضو آکادمي چشم پزشكي آمریكا و عضو
هیأت علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران است. دکتر نیك اقبال جراح بیماریهاي نادر چشم قرینه و پیوند چشم در
دنیا مي باشد.
صنایع دستی استان کهگیلویه و بویراحمد
قالی و قالیچه
بافت قالي و قالیچه طي سالهاي متمادي در میان عشایر کهگیلویه و بویر احمد تكامل یافته است. بویژه بافت قالیچه
در میان ایل نشینان و روستاییان بیشتر تولید مي شود و به دلیل سهولت حمل و نقل طرفداران بیشتري دارد. قالي و
قالیچه جزو وسایل ضروري زندگي ایل نشینان و جزو اصلي جهیزیه دختران مي باشد. اجزاي تشكیل دهنده قالي
عبارتند از: پود، تار، پرزیا خواب قالي. در این استان جنس تارها از پنبه یا مخلوط پشم و مو است و جنس پودها
از پشم یا پنبه مي باشد. اما جنس پرز از پشم است و گاهي از کامواهاي رنگي ) اکریلیك ( نیز استفاده مي شود.
دستگاههاي بافندگي قالي و قالیچه در غالب نقاط این استان ساده بوده و توسط خود بافندگان ساخته مي شود و
مثل سایر عشایر و ایالات ایران از نوع دار افقي است. براي بافت یك قالي ممكن است یك یا دو زن به اتفاق هم
کار کنند. زنان بافنده استان کهگیلویه و بویر احمد با تلفیق ذوق و سلیقه خود و با بكار بردن نقوش و طرحهاي
عشایري قالیهایي مي بافند که بسیار زیباست. این نقوش برگرفته از پیشینیان و نسل هاي قبلي است که به بافندگان
امروزي انتقال یافته است و با نقوشي از طبیعت پیرامون خود و اشیاء خود و اشیاء مورد علاقه تولید کنندگان ترکیب
و مزین شده است. تعدادي از این نقوش به دلیل مجاورت عشایر کهگیلویه و بویر احمد با عشایر قشقایي و بختیاري
وارد بافته هاي این عشایر شده است. یكي از نقوش تزییني و قدیمي قالي هاي استان کهگیلویه و بویر احمد نقش
حوض نام دارد. این نقشه مختص زمینه و متن قالي است. نقش حوض با استفاده خطوط شكسته فضاهاي هندسي
متن قالي بوجود مي آید و بیشتر اوقات با نقوش گل خرده ) نقوشي کوچك مانند گل پنج پر ، چنگ( اطراف
حوض ها و فضاهاي خالي پر مي شود. حوض انواع مختلفي دارد نقش حوض ساده: بیشتر در قالبهاي قدیمي )
تقریباً 130 سال پیش( دیده مي شود. این نقش از یك مربع ساده تشكیل شده و در پیرامون آن هیچ نوع گل خرده
اي وجود ندارد و در وسط آن نقش چنگ را مي توان دید.
نقش حوض چند ضلعي: در این نوع نقش شكستگي خطوط بیشتر شده و اطراف و درون آن با خرده نقش پر شده
است. در نمونه اي که تقریباً متعلق به 90 سال پیش است، نقش حوض شش ضلعي که در پیرامون و درون با خرده
نقش مزین شده است، دیده مي شود.
نقش حوض با نشان ساساني: این نقش در قالي هایي که تقریباً قدیمي هستند، وجود دارد.
چند حوض در وسط: نمونه هایي از قالي هاي متعلق به 60 سال پیش به این طرف دیده شده است که نقش حوض
هاي بزرگي در متن قالي و حوض هاي کوچكي پشت سر هم قرار گرفته اند.
حوض در حوض: در این نقش تنوع شكستگي ها بیشتر شده و شكلي را پدید مي آورند که به نقش حوض در
حوض معروف است. این نمونه ها در 40 سال اخیر بیشتر دیده مي شوند.
گبه
گبه کهگیلویه و بویر احمد، نوعي فرش با پرزهاي بلند و چند پوده است که ابعاد آن حدود 150 در 220 سانتي متر
مي باشد. جنس پرزگبه هاي قدیمي از پشم خود رنگ و جنس تار آن مخلوط پشم و مو و پود آن از پشم بود. گبه
هاي رنگي که اخیراً در این استان بافته مي شوند تار آنها گاهي از پنبه تهیه مي شود . عشایر کهگیلویه و بویر احمد
از گبه جهت فرش کردن چادرهایشان استفاده مي کنند. در گذشته این محصول کمتر جهت فروش به بازار عرضه مي
شد و چون محصولي خود مصرفي بود و در بافت آن قید و بندهاي رایج بازار را نداشتند، نقوش و رنگهاي دلخواه و
متناسب سلیقه خود را در بافت گبه بكار مي بردند. امروزه بعضي گبه بافان این استان مواد اولیه مصرفي را از
سفارش دهندگان تحویل گرفته و در ازاي بافت دستمزد دریافت مي کنند. در طرح گبه از نقوش هندسي، بویژه
نقوش حوضي شكل که به نقش حوض معروف است، بسیار استفاده مي شود . نقش حوض در گبه معمولاً از یك تا
سه لوزي بزرگ در وسط و متن گبه تشكیل مي شود. این نقش معمولاً در گبه هاي خود رنگ بكار مي رود. نقش
دیگري که در بیشتر گبه ها بكار مي رود نقش چنگ است که هم در گبه هاي خود رنگ و هم در گبه هاي رنگي
دیده مي شود. این نقش به صورت یك رو در گبه هاي خودرنگ و هم در گبه به کار مي رود. چنگ یك رو نشان
دهنده چنگي است که بازوهاي آن به سمت خارج مي باشد ولي بازو ها و زواید چنگ دورو هم به سمت داخل و
هم به سمت خارج بافته مي شود. گاهي چنگ در تمام سطح گبه، پشت سرهم و چسبیده به یكدیگر تكرار مي شود
و گاهي نیز به صورت گلهاي جدا از هم در گبه به کار مي رود. گبه داراي نقش هاي مختلفي است.
نقش شیر: از دیگر نقوش گبه است که هم در گبه هاي رنگي و هم در گبه هاي خودرنگ کاربرد دارد. نقش شیرها
گاهي به صورت تك و کوچك در بین گلهاي متنوع کوچك و گل خرده ها بافته مي شود. گاهي اوقات شیرها
پشت سرهم به صورت کوچك تكرار مي گردد. پاره اي اوقات نیز شیرها بزرگ هستند و بصورت یك شیر تنها یا
دو شیر نشسته روبروي هم یا ایستاده که شمشیري در دست دارند. به نشانه قدرت و جنگجویي دیده مي شوند
فضاي اطراف شیرها نیز با گلهاي کوچك پر مي شود.
نقش گل و بلبل: در این نقش که از رایج ترین نقوش گبه هاي عشایر کهگیلویه و بویر احمد است، دو بلبل روبروي
یكدیگر بر روي یك شاخه گل که گل هاي آن همان نیم گل هاي هشت پر است ، نشسته اند.
نقش گل خرده: از نقوشي است که در گبه هاي خود رنگ استان کهگیلویه و بویر احمد رایج است. گل خرده ها از
نقوش متنوعي مانند چنگ و ستاره تشكیل مي شوند و متن گبه با این نقوش کوچك و با نظمي خاص پر مي شود.
از دیگر نقوش این استان که در گبه هاي رنگي و خود رنگ عشایر بكار مي رود ، نقش ستاره است که در کنار
یكدیگر بافته شده و حد فاصل آنها شكلي شبیه لوزي ایجاد مي شود.
نقش کاجي: نقش کاج که مانند سرو مظهر سرسبزي و جواني و زندگي است در گبه هاي عشایر استان کهگیلویه و
بویر احمد به صورت درخت هاي کاج جدا از یكدیگر تمام متن گبه را مي پوشاند. نقش کاجي در بعضي از گبه
هاي خودرنگ مناطق تولید گبه )از جمله سربیشه( دیده مي شود.
نقش گل کلمید: این نقش شبیه کلم باز شده است . این نگاره شباهت زیادي به گل شاه عباسي بدون ساقه و برگ
دارد.
نقش سماوري: این نقش در تمام متن گبه تكرار مي شود . در کنار ورودي سماورها نقش سروي که سر آن کمي
خم شده است ، دیده مي شود. نقش سماوري روي گبه ها با نقش سماوري قالي ها متفاوت است.حاشیه گبه هاي
کهگیلویه و بویر احمد مانند حاشیه قالي ساده ولي هندسي تر است. از معروف ترین و زیباترین حاشیه ها مي توان
از حاشیه شیري، حاشیه خشت، حاشیه گل، حاشیه چنگ و حاشیه کژدمي نام برد.
گلیم بافی
گلیم بافي در این استان بیشتر توسط زنان و دختران عشایر و روستایي و در بیشتر مناطق استان بافته مي شود.
سابقه گلیم بافي در این استان بسیار طولاني و شباهت زیادي به گلیم بافي در استان فارس دارد. از مراکز مهم گلیم
بافي مي توان موردراز علیا، موردراز سفلي، گنجه کان، یوسف آباد، سپیدار و تنگ سرخ در نزدیك یاسوج و منطقه
سادات محمودي در 105 کیلومتري یاسوج را نام برد. منطقه مهم دیگر تولید گلیم منطقه "بهمني" سردسیر از توابع
دهدشت واقع در 250 کیلومتري یاسوج را نام برد. منطقه مهم دیگر تولید گلیم منطقه دوگنبدان نیز در نقاطي مانند
سربیشه، بید زرد، دره پلنگي بافت گلیم رواج دارد. در بي بي حكیمه در 85 کیلومتري دو گنبدان که منطقه اي
عشایري است، بافت گلیم از رونق ویژه اي برخوردار است. نقوش بكار رفته در گلیم هاي عشایري استان کهگیلویه
و بویر احمد بسیار متنوع است که از میان آنها مي توان به نقش شانه یا شونه اشاره کرد. این نقش در اکثر نقاط
استان در بافت گلیم بكار مي رود ولي در هر منطقه با منطقه دیگر متفاوت است.
نقش لوزي: نقشایه دیگري است که در گلیم هاي عشایر استان دیده مي شود. تنوع رنگ آمیزي و تنوع نقش لوزي
در مناطق تولید گلیم، بویژه در مناطق سادات محمودي بسیار چشم گیر است.
نقش آغاجري: یكي دیگر از نقوش رایج در گلیم این استان است که همیشه در ترکیب بندي افقي به کار مي رود
احتمال دارد بدلیل مجاورت عشایر این استان با عشایر قشقایي این نقش از گلیم هاي آنها اقتباس شده باشد.
نقش چهارپر: از نقوش بسیار جالب گلیم هاي این منطقه است که معمولاً بصورت تك گل هاي مجزا از یكدیگر در
ترکیب بندي هاي افقي و لوزي دیده مي شود.
نقش خراساني: این نقش که معمولاً در ترکیب بندي افقي گلیم هاي عشایري به کار مي رود به دو شكل متفاوت
مشاهده شده است.
نقش چنگ: نقش زیبایي است که زینت بخش بسیاري از گلیم هاي منطقه است و اغلب درترکیب بندي لوزي
مشاهده مي شود. دیگر نقوش بكار رفته در گلیم هاي این خطه عبارتند از: نقش پرنده ، نقش دانه بیگي، نقش گل
تهراني و نقش في البداهه. حاشیه گلیم هاي استان کهگیلویه و بویر احمد بسیار ساده است و تنوع کمتري در آن
دیده مي شود . معروف ترین حاشیه ها عبارتند از: حاشیه خراساني، حاشیه هفت و هشت، حاشیه کتابي و حاشیه
بندروي.
جاجیم
از بافته هایي است که در بیشتر نقاط روستایي و عشایري استان کهگیلویه و بویر احمد رواج دارد . این محصول
سبك و ارزان و وسیله مناسبي براي عشایر کوچنده جهت زیر انداز، رو انداز، رختخواب پیچ محسوب مي شود. در
قدیم از این بافته براي پوشش روي کرسي ها استفاده مي کردند . نقوش جاجیم هاي کهگیلویه و بویر احمد متنوع و
زیبا هستند و از آن میان مي توان به نقش ماریو، نقش خشت، نقش آغاجري، نقش لوزي و نقش ماشورکش اشاره
کرد. در سالهاي اخیر تولید جام جیم بسیار کاهش یافته است. عشایر منطقه جاجیم مورد نیاز خود را از شهرهاي
شیراز ، بهبهان خریداري مي کنند
نمد مالی
این هنر اکنون در شهر یاسوج رواج دارد . مواد اولیه مورد مصرف نمدمالان پشم گوسفند است. تولید کنندگان این
پشم را مستقیماً از ایلات و عشایر تأمین مي کنند. فرآورده هایي که تولید مي شوند شامل نمد زیرانداز و پالتوي بعدي
است که بیش تر تولیدات شامل نمد زیرانداز است.
سوغات
قالي، گبه، جاجیم، خورجین، سیاه چادر، نمد، جانمازي، پشتي، گمچه بافي.__